responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 2  صفحه : 588

مظاهر زندگى، از خانه و لباس و ماشين و غيره نهى فرموده و از مخارجى كه در نظر عموم مردم غير معمولى است و طبقه متوسط جامعه تحمل ديدن آن گونه خرجها را ندارد (تحت عنوان) نهى از اسراف و تبذير و امثال آن، جلوگيرى نموده است.

و غرض از اينها ايجاد يك زندگى متوسطى است كه فاصله طبقاتى در آن فاحش و بيش از اندازه نباشد، تا در نتيجه، ناموس وحدت و همبستگى زنده گشته، خواستهاى متضاد و كينه‌هاى دل و انگيزه‌هاى دشمنى بميرند، چون هدف قرآن اين است كه زندگى بشر را در شؤون مختلفش نظام ببخشد، و طورى تربيتش دهد كه سعادت انسان را در دنيا و آخرت تضمين نمايد و بشر در سايه اين نظام در معارفى حق و خالى از خرافه زندگى كند، زندگى همه در جامعه‌اى باشد كه جو فضائل اخلاق حاكم بر آن باشد و در نتيجه در عيشى پاك از آنچه خدا ارزانيش داشته استفاده كند، و داده‌هاى خدا برايش نعمت باشد، نه عذاب و بلا، و در چنين جوى، نواقص و مصائب مادى را برطرف كند.

و چنين چيزى حاصل نمى‌شود مگر در محيطى پاك كه زندگى نوع، در پاكى و خوشى و صفا شبيه به هم باشد، و چنين محيطى هم درست نمى‌شود مگر به اصلاح حال نوع، به اينكه حوائج زندگى تامين گردد، و اين نيز بطور كامل حاصل نمى‌شود مگر به اصلاح جهات مالى و تعديل ثروت‌ها، و به كار انداختن اندوخته‌ها، و راه حصول اين مقصود، انفاق افراد- از اندوخته‌ها و ما زاد آنچه با كد يمين و عرق جبين تحصيل كرده‌اند- مى‌باشد، چون مؤمنين همه برادر يكديگرند، و زمين و اموال زمين هم از آن يكى است، و او خداى عز و جل است.

و اين خود حقيقتى است كه سيره و روش نبوى (كه بر صاحب آن سيره برترين تحيت و سلام باد) صحت و استقامت آن را در زمان استقرار حكومت پيغمبر اكرم ص اثبات مى‌كند.

و اين همان نظامى است كه امير المؤمنين صلوات اللَّه عليه از انحراف مردم از مجراى آن تاسف خورده و شكوه‌ها مى‌كرد، و از آن جمله مى‌فرمود: و قد أصبحتم فى زمن لا يزداد الخير فيه الا ادبارا، و لا الشر فيه الا اقبالا و لا الشيطان فى هلاك الناس الا طمعا، فهذا أو ان قويت عدته، و عمت مكيدته و امكنت فريسته، اضرب بطرفك حيث شئت من الناس فهل تبصر الا فقيرا يكابد فقرا، او غنيا بدل نعمة اللَّه كفرا، او بخيلا اتخذ البخل بحق اللَّه وفرا، او متمردا كان باذنه عن سمع المواعظ وقرا؟ [1].


[1] امروز كارتان به جايى رسيده است كه روز به روز و ساعت به ساعت خير از شما دورتر، و شر به شما نزديك‌تر، و طمع شيطان در هلاك ساختن مردم بيشتر مى‌شود امروز روزگارى است كه نيروى شيطان در حال قوى شدن است، و نقشه‌هايش دارد فراگير مى‌گردد، و او به هدفش دست مى‌يابد، اگر نمى‌پذيريد به وضع جامعه بنگريد آيا جز اين است كه به هر سو چشم باز كنى يا فقيرى را مى‌بينى كه دارد با فقر دست و پنجه نرم مى‌كند، و يا توانگرى كه نعمت خداى را با كفران تلافى مى‌كند،( و آن را در نافرمانى خدا مصرف مى‌نمايد) و يا بخيلى را مى‌بينى كه بخل از حق خدا را غنيمت مى‌شمارد، و يا متمردى كه گوشش از شنيدن مواعظ كر شده است. نهج البلاغه صبحى صالح خطبه 129 ص 187

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 2  صفحه : 588
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست