responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 2  صفحه : 542

(وَ الْأَرْضَ حَنِيفاً وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ )[1] علتش اين بود كه نمروديان هر چند به سبب فطرت خود بطور اجمال اعتراف به اين معنا داشتند، و ليكن به خاطر كوتاه فكرى و ضعف بيش از حد، در تعقل، نمى‌توانستند آن را بطور تفصيل درك كنند، تا احتجاج آن جناب سودى به حالشان داشته باشد، و مقصدش را بفهمند، هم چنان كه ديديم از كلام ابراهيم ع كه گفت:(رَبِّيَ الَّذِي يُحْيِي وَ يُمِيتُ) چيزى نفهميدند.

(قالَ أَنَا أُحْيِي وَ أُمِيتُ) يعنى نمرود گفت من هم چنين مى‌كنم، و اگر ملاك ربوبيت اين است پس من پروردگار تو هستم.

(قالَ إِبْراهِيمُ فَإِنَّ اللَّهَ يَأْتِي بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِها مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذِي كَفَرَ).

بعد از آن كه ابراهيم ع از مؤثر بودن احتجاجش مايوس شد و به خاطر نادانى مردم و عوام‌فريبى‌هاى نمرود نتوانست به ايشان بفهماند كه پروردگارش آن خدايى است كه زنده مى‌كند و مى‌ميراند، ناگزير به توضيح مقصود خود از احيا و اماته نپرداخت، بلكه حجتى ديگر آورد، ولى اين دفعه اساس حجت دوم خود را بر همان دعوايى كه خصم در حجت اول داشت قرار داد.

هم چنان كه تفريع به فاء در جمله (فَإِنَّ اللَّهَ‌) ... بر آن دلالت دارد، و معناى كلام آن جناب چنين مى‌شود: اگر مطلب چنين است كه تو مى‌گويى، و من مربوب تو، و تو رب منى و از شؤون رب تدبير امور نظام تكوين و دخل و تصرف است، تو نيز بايد داشته باشى، خداى سبحان در خورشيد تصرف دارد، و آن را از مشرق به مغرب مى‌برد، تو هم در آن تصرف كن و بر عكس از مغرب به مشرقش ببر، تا روشن شود تو هم ربى، هم چنان كه خدا رب هر چيز است، و يا اصلا تو رب همه عالم و ما فوق همه اربابى ، اينجا بود كه نمرود كافر، مبهوت شد.

در اينجا يك سؤال كوچكى باقى مى‌ماند و آن اين است كه چرا در حكايت گفتار ابراهيم ع با حرف فاء مطلب متفرع بر ما قبل شده است.

جوابش اين است كه اگر اين تفريع در كلام نمى‌آمد، ممكن بود كسانى توهم كنند كه حجت اول به نفع نمرود تمام شده، و ادعاى او را ثابت كرده، و باز به همين منظور گفت:

فان اللَّه ، و نگفت: فان ربى ، براى اينكه نمرود در حجت اول از كلمه رب سوء


[1] من بدون انحراف روى دل به سوى آن خدايى مى‌دارم كه آسمانها و زمين را بيافريد. سوره انعام آيه 79

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 2  صفحه : 542
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست