responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 2  صفحه : 533

نشاندن مقصد و مدعا ، به كار رفت و كلمه فى ربه متعلق است به فعل حاج و ضمير آن هم به ابراهيم بر مى‌گردد چون جمله بعدى كه مى‌فرمايد:(رَبِّيَ الَّذِي يُحْيِي وَ يُمِيتُ) بيانگر همين معنا است.

و اين كسى كه با ابراهيم در خصوص پروردگار ابراهيم بحث و محاجه مى‌كرده پادشاه معاصر او يعنى نمرود بود و بنا به گفته تاريخ و روايات يكى از سلاطين بابل قديم بوده است.

با دقت در سياق آيه و در مضمون آن و مقايسه‌اش با آنچه امروز و همه روزه در ميان بشر جريان دارد، معناى آيه به دست مى‌آيد كه محاجه و بگومگويى كه در اين آيه، خداى تعالى از ابراهيم ع و پادشاه زمانش نقل كرده بر چه چيز بوده است.

[منشأ اعتقاد به رب النوع‌ها و پرستش بت‌ها]

توضيح اينكه: انسان همواره و بر حسب فطرت در برابر كسى كه بر او بزرگى مى‌كند و در او اثر مى‌گذارد خاضع و تسليم است، و اين چيزى نيست كه دانشمندى جامعه‌شناس كه در اطوار و احوال امت‌هاى گذشته و طوائف مختلف بشر امروز بحث مى‌كند، در آن ترديد كند، ما اين معنا را در مباحث گذشته كاملا روشن كرديم.

از سوى ديگر همين انسان به فطرت خود براى عالم صانعى اثبات مى‌كند، صانعى كه بر حسب تكوين و تدبير در عالم اثر مى‌گذارد، و دخل و تصرف مى‌كند، اين نيز بيانش گذشت، و اين امرى است كه حالات مختلف بشر در حكم كردن در آن اختلاف پيدا نمى‌كند، انسان چه متدين به دين توحيد (كه انبيا به آن دعوت مى‌كردند) باشد و چه نباشد، و يا معتقد به تعدد خدايان باشد هم چنان كه وثنى‌ها معتقدند و يا اصلا و بكلى منكر صانع باشد (هم چنان كه دهرى‌ها و ماديين معتقدند)، بالآخره فطرت خودش را نمى‌تواند منكر شود، مگر اينكه به فرض محال روزى فرا رسد كه انسان انسان نباشد، بله اين معنا امكان دارد كه فطرت بشر مورد غفلت قرار گيرد، يعنى بشر در اثر عوارضى از فطريات خود غافل بماند.

ليكن انسانهاى ساده اوليه از آنجا كه هر چيزى را با وضع خود مقايسه مى‌كردند، و از سوى ديگر افعال مختلف خود را مى‌ديدند كه مستند به قوا و اعضاى مختلفشان است، و نيز مى‌ديدند كه افعال مختلف اجتماعى هم مستند به اشخاص مختلف در اجتماع است، و همچنين حوادث مختلف، مستند به علتهاى مختلف نزديك به هر حادثه است، هر چند كه علت العلل و سرنخ همه آن حوادث نزد صانعى است كه مجموع عالم وجود، مستند به او است، ناگزير براى انواع مختلف حوادث، اربابى مختلف قائل شدند كه همانند خداوند، خدايى مى‌كنند.

و در معرفى اين خدايان يك وقت آنها را به نام ارباب انواع، اثبات و معرفى مى‌كنند،

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 2  صفحه : 533
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست