responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 2  صفحه : 526

[معناى طاغوت و موارد استعمال آن‌]

(فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى‌) ... كلمه طاغوت به معناى طغيان و تجاوز از حد است، ولى اين كلمه، تا حدى مبالغه در طغيان را هم مى‌رساند، مانند كلمه ملكوت و كلمه جبروت كه مبالغه در مالكيت و جباريت است، و اين كلمه در مواردى استعمال مى‌شود كه وسيله طغيان باشند، مانند اقسام معبودهاى غير خدا، امثال بتها و شيطانها و جن‌ها و پيشوايان ضلالت از بنى آدم، و هر متبوعى كه خداى تعالى راضى به پيروى از آنها نيست، و اين كلمه در مذكر و مؤنث و مفرد و تثنيه و جمع، مساوى است و تغيير نمى‌كند.

و اگر خداوند متعال در اين آيه كفر را جلوتر از ايمان ذكر كرد و فرمود: كسى كه به طاغوت كفر بورزد و به خدا ايمان بياورد براى اين است كه موافق ترتيبى ذكر كرده باشد كه با فعل جزا مناسب است، چون فعل جزا عبارت است از استمساك به عروة الوثقى، و اين استمساك عبارت است از ترك هر كار و گرفتن عروة الوثقى، پس استمساك يك ترك مى‌خواهد و يك گرفتن ، لذا بايد اول كفر را ذكر مى‌كرد كه عبارت است از ترك، سپس ايمان را كه عبارت است از اخذ، تا فعل شرط مطابق با جزاى آن باشد.

و كلمه استمساك كه مصدر است براى فعل ماضى (استمسك) به معناى چنگ زدن و چيزى را محكم چسبيدن است، و كلمه عروة به معناى دستگيره و يا به عبارت ديگر دسته‌اى است كه با آن چيزى را گرفته و بلند مى‌كنند، مانند دسته كوزه و دلو و دستگيره ظرف‌هاى مختلف، البته گياههاى ريشه‌دار و نيز درخت‌هايى را كه برگ آنها نمى‌ريزد عروة مى‌نامند، و اين كلمه در اصل به معناى تعلق مى‌باشد و وقتى گفته مى‌شود: فلان عرى فلانا ، معنايش اين است كه فلانى به فلان چيز تعلق و دلبستگى دارد.

و جمله مورد بحث، يعنى‌(فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى‌) استعاره است، و مى‌خواهد بفرمايد: رابطه ايمان با سعادت، رابطه عروة و دستگيره ظرف با ظرف و يا با محتواى ظرف است، همانطورى كه گرفتن و برداشتن ظرف، گرفتن و برداشتنى مطمئن نيست مگر وقتى كه دستگيره آن را بگيريم، به همان‌سان سعادت حقيقى امرش مستقر نمى‌شود، و اميدى به رسيدن به آن نيست مگر اينكه به خدا ايمان آورده و به طاغوت كفر بورزيم.

(لَا انْفِصامَ لَها وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ).

كلمه انفصام به معناى انقطاع و انكسار است، و اين جمله در واقع جمله حاليه است از عروة كه معناى عروة الوثقى را تاكيد مى‌كند و به دنبالش مى‌فرمايد: خدا شنوايى دانا است ، چون ايمان و كفر هم متعلق به قلب و هم متعلق به زبان (هر دو) است، پس خداى‌

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 2  صفحه : 526
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست