نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 2 صفحه : 525
استدلال نمودهاند، معلوم مىشود.
جواب از
گفتار آنها در ضمن بحثى كه قبلا پيرامون مساله قتال داشتيم گذشت، در
آنجا گفتيم كه آن قتال و جهادى كه اسلام مسلمانان را به سوى آن خوانده، قتال و
جهاد به ملاك زورمدارى نيست، نخواسته است با زور و اكراه دين را گسترش داده، و آن
را در قلب تعداد بيشترى از مردم رسوخ دهد، بلكه به ملاك حق مدارى است و اسلام به
اين جهت جهاد را ركن شمرده تا حق را زنده كرده و از نفيسترين سرمايههاى فطرت
يعنى توحيد دفاع كند، و اما بعد از آنكه توحيد در بين مردم گسترش يافت، و همه به
آن گردن نهادند، هر چند آن دين، دين اسلام نباشد، بلكه دين يهود يا نصارا باشد،
ديگر اسلام اجازه نمىدهد مسلمانى با يك موحد ديگرى نزاع و جدال كند، پس اشكالى كه
آقايان كردند ناشى از بى اطلاعى و بى توجهى بوده است.
[آيه(لا إِكْراهَ فِي الدِّينِ ...) با آيات وجوب جهاد و قتال نسخ نشده است]
از آنچه كه
گذشت اين معنا روشن شد كه آيه مورد بحث يعنى(لا
إِكْراهَ فِي الدِّينِ) به وسيله آيهاى كه جهاد و قتال را واجب
مىكند نسخ نشده است، و قائلين به نسخ اشتباه كردهاند.
يكى از شواهد
بر اينكه اين آيه نسخ نشده، تعليلى است كه در خود آيه است، و مىفرمايد:(قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ)، رشد
و غى از هم جدا شدهاند و معقول نيست آيهاى كه مىخواهد اين آيه را
نسخ كند فقط حكمش (حرمت) را نسخ كرده، ولى علت حكم باقى بماند و اينكه مىبينيم
علت حكم باقى مانده براى اينكه مساله روشن شدن رشد از غى
در اسلام چيزى نيست كه برداشته شود، پس آيه:(فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ)[1] يا آيه(وَ قاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ)[2] چون
نمىتواند در ظهور حقانيت دين اثرى داشته باشد، پس آن وقت نخواهد توانست حكمى را
كه معلول اين ظهور است بردارد، و اصلا چه ارتباطى ميان آيات جهاد با آن مساله
هست؟.
و به عبارتى
ديگر در آيه شريفه، جمله(لا إِكْراهَ فِي الدِّينِ) اينطور
تعليل مىشود، كه چون حق روشن است، بنا بر اين قبولاندن حق روشن، اكراه نمىخواهد،
و اين معنا چيزى است كه حالش قبل از نزول حكم قتال و بعد از نزول آن فرق پيدا
نمىكند پس روشنايى حق، امرى است كه در هر حال ثابت است و نسخ نمىپذيرد.
[1] سوره توبه آيه 5 با مشركين هر كجا آنها را يافتيد قتال
كنيد .
[2] سوره بقره آيه 224 و در راه خدا قتال كرده و به جنگ
بپردازيد .
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 2 صفحه : 525