نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 2 صفحه : 51
محبوبش مزاحم و مضر به منافعى است كه براى او
مهمتر و محبوبتر است، ناگزير از آن دست بر مىدارد، و محبوبتر را مىگيرد، و
بسيار مىشود كه از چيزى نفرت دارد، و به خاطر حفظ منافعش از آن مىگريزد، ولى
تصادفا به همان چيز بر مىخورد، و مىبيند بر خلاف آنچه مىپنداشت از منافعى كه به
خاطر آن از اين مىگريخت سودمندتر و بهتر است.
كودك مريض از
نوشيدن دواى تلخ مىگريزد، و در عين اينكه طالب بهبودى خويش است، از خوردن دوا
گريه مىكند، اين انسان با شعور باطنى و فطريش صحت و سلامتى را مىخواهد، و به
زبان فطرت درخواست آن را دارد، هر چند كه به زبان سر و با عملش خلاف آن را درخواست
مىكند.
[اشاره به
دو نظام در زندگى انسان: نظام فطرى و نظام تخيلى]
پس معلوم
مىشود انسان در زندگيش دو نظام دارد، يك نظام به حسب فهم فطرى و شعور باطنى، و
نظامى ديگر به حسب تخيل، نظام فطريش از خطا محفوظ است، و در مسيرش دچار اشتباه
نمىشود، و اما نظام تخيليش بسيار دستخوش خبط و اشتباه مىشود، چه بسا مىشود كه
آدمى به حسب صورت خياليش چيزى را درخواست مىكند، و جدا مىطلبد. و نمىداند كه با
همين سؤال و طلبش درست چيز ديگرى مخالف آن مىخواهد پس بايد حديث را به همين معنا
توجيه كرد، و اين همان معنايى است كه از كلام على ع كه به زودى مىآيد كه فرمود:
(عطيه و بخشش به قدر نيت است)، به چشم مىخورد.
و در عدة
الداعى از رسول خدا ص روايت آورده كه فرمود: در حالى دعا كنيد كه يقين به اجابتش
داشته باشيد.[1] و در حديث
قدسى آمده: خداى تعالى فرمود: من همان جايم كه ظن بندهام به من آنجا است، پس بنده
من نبايد به غير از خير از من انتظارى داشته باشد، بلكه بايد نسبت به من حسن ظن
داشته باشد.[2] مؤلف:
علتش اين است كه دعا در حال نوميدى و تردد كشف مىكند از اينكه صاحبش در حقيقت
درخواستى ندارد، كه بيانش گذشت، و نيز روايت شده كه هرگز چيز نشدنى را از خدا
نخواهيد.
و باز در
كتاب عدة الداعى از رسول خدا ص روايت آورده كه فرمود: در حوائج خود به درگاه خدا
فزع كنيد، و در ناملايمات خود به او پناهنده شويد، و به درگاهش تضرع نموده او را
بخوانيد، كه دعا مغز عبادت است، و هيچ مؤمن نيست كه خدا را بخواند مگر