نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 2 صفحه : 474
موسى ع است، چون قبل از اين سوره كه در مدينه
نازل شده، در سوره اعراف كه در مكه نازل شده بود، در باره سخن گفتن خدا با موسى ع
آيهاى نازل شده بود، و آن اين آيه است كه مىفرمايد:(قالَ يا
مُوسى إِنِّي اصْطَفَيْتُكَ عَلَى النَّاسِ بِرِسالاتِي وَ بِكَلامِي).[1] پس، هم كلام بودن موسى براى خدا
امرى معهود بوده است.
[اختلاف
ديگر در معناى(رَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجاتٍ) و مراد از بعض در
آن]
و همچنين
اختلاف ديگرى در معناى (وَ رَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجاتٍ) ...
كردهاند، بعضى گفتهاند: مراد از آن پيامبر اسلام است كه خدا درجات او را بلند
كرد، و بر تمامى انبيا برترى داد، زيرا هر پيغمبرى، مبعوث بر امت خود بود، و آن
جناب مبعوث بر تمامى خلق اولين و آخرين است، هم چنان كه خداى تعالى فرمود:(وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلَّا كَافَّةً لِلنَّاسِ)[2].
و نيز به
دليل اينكه خداى تعالى آن جناب را به حكم آيه شريفه:(وَ ما
أَرْسَلْناكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعالَمِينَ)[3] رحمت براى
همه عالم دانسته، و باز به دليل اينكه او را خاتم نبوت دانسته و فرموده:
و باز به اين
جهت به او كتابى داده كه ما فوق تمامى كتب آسمانى و بيانگر هر چيز و كتابى است كه
از تحريف مبطلين محفوظش داشته، و معجزهاى يافته است كه تا آخرين روز دنيا اعجازش
باقى است، هم چنان كه فرمود:(وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الْكِتابَ
بِالْحَقِّ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتابِ وَ مُهَيْمِناً
عَلَيْهِ).[5] و نيز
فرموده:(وَ نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ تِبْياناً لِكُلِّ
شَيْءٍ)[6]، و نيز فرموده:(إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ)[7]، و نيز فرموده:(قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلى أَنْ يَأْتُوا بِمِثْلِ هذَا
الْقُرْآنِ لا يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ، وَ لَوْ كانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ
ظَهِيراً)[8]، و نيز به
دليل اينكه آن جناب را به دينى
[1] اى موسى من تو را به خصيصه و مشخصه متمايز كردم: يكى به
رسالتهايم و ديگر به كلامم.
سوره اعراف، آيه 143
[2] ما تو را جز براى اينكه عموم بشر را( به رحمت خدا) بشارت دهى
و از عذابش بترسانى نفرستاديم.