responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 2  صفحه : 377

فرمود: ربيعه اين حرف را به رأى خود نزده بلكه از على ع به او رسيده، عرضه داشتم: خدا شايسته‌ات بدارد مگر رأى على (ع) اين بوده؟ فرمود بله آن جناب قرء را طهر و پاكى از حيض مى‌دانسته كه در آن حال خون در رحم جمع مى‌شود چون قرء به معناى جمع شدن است. و اين جمع شدن خون هم چنان ادامه دارد تا ناگهان سرازير مى‌شود و حالت حيض پديد مى‌آورد.

عرضه داشتم خدا شايسته‌ات بدارد، اگر مردى همسر خود را قبل از آنكه با او جماع كرده باشد در حالت طهارت زن و در حضور دو شاهد عادل طلاق دهد آيا او نيز بايد عده نگه دارد؟ با اينكه شوهر به او نزديكى نكرده؟ فرمود بله، وقتى داخل حيض سوم شد عده‌اش تمام شده و مى‌تواند شوهر كند ...[1] مؤلف: اين معنا به چند طريق از آن جناب نقل شده، و اينكه زراره بعد از كلام امام كه فرمود: ربيعه اين حرف را به رأى خود نزده بلكه از على (ع) به او رسيده است، پرسيده بود خدا شايسته‌ات بدارد مگر رأى على (ع) اين بوده، از اين جهت بوده كه در بين اهل سنت معروف شده بود كه رأى على (ع) اين است كه منظور از قروء حيض‌ها است، نه طهرها و پاكى‌ها، به شهادت روايتى كه در تفسير الدر المنثور آمده و از شافعى و عبد الرزاق و عبد بن حميد و بيهقى از على بن ابى طالب (ع) نقل كرده كه فرمود: شوهر زن مطلقه مى‌تواند به او رجوع كند، تا زمانى كه از حيض سوم غسل نكرده باشد، بعد از آن ديگر نمى‌تواند رجوع كند، و بر همه مردان حلال است كه با وى ازدواج كنند.[2] ولى ائمه اهل بيت منكر اين نسبت هستند و به آن نسبت مى‌دهند كه فرموده:

قرءها عبارتند از پاكى و طهرها، نه حيض‌ها، هم چنان كه در روايت ربيعه هم همين را به آن جناب نسبت دادند، البته اين نظريه را به عده‌اى ديگر از اصحاب مانند زيد بن ثابت و عبد اللَّه بن عمر و عايشه نسبت داده‌اند، و از ايشان روايت هم كرده‌اند.

و در مجمع البيان از امام صادق ع روايت كرده، كه در ذيل جمله‌(وَ لا يَحِلُّ لَهُنَّ أَنْ يَكْتُمْنَ ما خَلَقَ اللَّهُ فِي أَرْحامِهِنَّ)، فرمود: منظور حمل است و حيض.[3] و در تفسير قمى آمده است كه خداى تعالى سه چيز را به خود زنان واگذار كرده (كه خود آنان بايد طبق واقع از آنها خبر دهند، زيرا اين چند چيز امورى است كه به غير خود زن‌


[1] تفسير عياشى، ج 1 ص 114

[2] تفسير الدر المنثور، ج 1 ص 275

[3] مجمع البيان، ج 1 ص 326

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 2  صفحه : 377
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست