responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 2  صفحه : 313

كنايه دارند، نه تصريح، و مراد از آمدن زنان و نزديكى با ايشان نزديكى از محل خون است فقط، نه مطلق مخالطت و معاشرت، و نه مطلق تمتع و لذت‌گيرى از آنان.

پس معلوم شد اسلام در مساله حيض زنان راه وسط را اتخاذ كرده، راهى ميانه در بين تشديد تمامى كه يهود اتخاذ كرده، و در بين اهمال مطلقى كه نصارا پيش گرفته‌اند، و آن راه ميانه اين است كه مردان در هنگام عادت زنان از محل ترشح خون نزديكى نكنند

، و تمتعات غير اين را مى‌توانند ببرند، و در جمله: (فى المحيض) اسم ظاهر در جاى ضمير به كار رفته چون مى‌توانست بفرمايد: فاعتزلوا النساء فيه و نكته اين تبديل اين است كه منظور از محيض اول معناى مصدرى كلمه است، و از محيض دوم زمان حيض است، پس كلمه دوم غير كلمه اول است، و اگر ضمير مى‌آورد، قهرا به مرجعى بر مى‌گشت كه معناى آن منظور نبود.

[معناى طهارت و بررسى منشا پيدايش مفهوم طهارت و نجاست در بين مردم‌]

(حَتَّى يَطْهُرْنَ فَإِذا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ أَمَرَكُمُ اللَّهُ) كلمه (طهارت- پاكى) كه در مقابلش كلمه (نجاست- پليدى) قرار دارد از كلماتى است كه معنايش در ملت اسلام داير است، و احكام و خواصى براى آنها تشريع شده، و قسمت عمده‌اى از مسائل دينى را تشكيل مى‌دهد، و اين دو كلمه به خاطر اينكه بسيار بر سر زبانها است، حقيقتى شرعى و يا حد اقل حقيقت متشرعه‌اى گرديده است كه معناى اين دو جور حقيقت در فن اصول بيان شده.

و اما معناى طهارت، چيزى است كه همه مردم با وجود اختلافى كه در زبانهايشان هست مى‌دانند، و از همين جا بايد دانست كه طهارت از آن معانى است كه اختصاص به يك قوم و دو قوم يا يك عصر و دو عصر ندارد، بلكه تمامى انسانها در زندگى خود با آن سروكار دارند.

چون اساس زندگى بر تصرف در ماديات، و بوسيله آنها رسيدن به هدفهاى زندگى است، بايد از ماديت استفاده كند تا به مقاصد زندگى خود برسد، آرى انسان هر چه را كه مى‌خواهد و طبعش متمايل به آن مى‌شود بدين جهت است كه در آن فايده و خاصيتى سراغ دارد، و به خاطر آن فايده به سوى آن چيز جذب مى‌شود، و از همه فوايدى كه آدمى دارد، فايده‌هاى مربوط به تغذى و توليد دامنه‌دارتر است، و با خيلى چيزها سروكار دارد.

و اين چيزهايى كه مورد استفاده خوردن و توليد واقع مى‌شود، گاهى مورد هجوم عوارضى واقع مى‌شود، كه آن صفات رغبت انگيزش را كه بيشتر رنگ و بو و طعم است از دست مى‌دهد، و ديگر انسان به آن چيزها رغبتى پيدا نمى‌كند، بلكه طبع آدمى از آن متنفر مى‌شود، آن حالت اولى طهارت، و حالت دومى نجاست، ناميده مى‌شود پس طهارت و نجاست‌

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 2  صفحه : 313
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست