نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 2 صفحه : 25
است كه همه قرآن در يك شب نازل شده باشد، و بهمين
اعتبار مىشود گفت: (ما قرآن را در فلان شب نازل كرديم).
پاسخ ديگرى
كه مىتوان گفت اينكه: كلمه قرآن همانطور كه بر همه آيات بين دو جلد اطلاق مىشود،
بر بعض از آن نيز اطلاق مىگردد، همانطور كه بر ساير كتب آسمانى از قبيل تورات و
انجيل و زبور نيز اطلاق مىگردد، و اين خود اصطلاحى است از قرآن كريم.
آن گاه اضافه
كرده: كه اولين بخشى كه نازل شده (اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي
خَلَقَ ... )[1] است كه در
شب بيست و پنجم رمضان نازل شد، در حالى كه رسول خدا ص در وسط بيابان بود، و به طرف
خانه خديجه مىآمد، همين كه اين آيات به وى وحى شد به خاطرش رسيد از جبرئيل بپرسد:
چگونه پروردگار خود را ياد كند، دوباره جبرئيل خود را به وى نشان داد و تعليمش داد
كه بگويد:(بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ
رَبِّ الْعالَمِينَ) تا آخر سوره حمد، و سپس كيفيت نماز را به او
ياد داد، و از نظرش غائب شد، رسول خدا ص به خود آمد در حالى كه اثرى از جبرئيل
نيافت، تنها از آنچه ديده بود، تعبى و كوفتگى در خود احساس كرد، تعبى كه همواره
بعد از ديدن جبرئيل به او دست مىداد، و چون اولين بار بود كه به چنين منظرهاى بر
مىخورد و نمىدانست كه از طرف خدا مبعوث به نبوت و هدايت خلق شده، لذا وقتى به
خانه درآمد از شدت خستگى آن شب را تا به صبح خوابيد، صبح آن شب مجددا فرشته وحى
نزد او برگشت و اين سوره را بر او نازل كرد:(يا
أَيُّهَا الْمُدَّثِّرُ قُمْ فَأَنْذِرْ).[2]
آن گاه مفسر نامبرده مىگويد پس معناى نازل شدن قرآن همين نازل شدن سوره حمد است،
كه در ماه رمضان و مصادف با شب قدر نازل شده، و اما آنچه در كتب شيعه ديده مىشود
كه بعثت در روز بيست و هفتم رجب بوده، رواياتى است كه علاوه بر اينكه جز در بعضى
از كتب شيعه كه تاريخ تاليفش جلوتر از قرن چهارم هجرت نيست، يافت نمىشود مخالف
كتاب خدا نيز هست، چون متوجه شديد كه كتاب خدا نزول قرآن را در ماه رمضان دانسته.
سپس اضافه
مىكند: كه در اين ميان روايات ديگرى هست مؤيد آن روايات كه مىگويد معناى نزول
قرآن در ماه رمضان اين است كه قرآن قبل از بعثت رسول خدا ص يك جا از لوح محفوظ به
بيت المعمور نازل شد، و جبرئيل آن را در بيت المعمور به ملائكه املاء كرد، تا آنكه
بعد از بعثت به تدريج بر رسول خدا ص نازل شد.
و اين روايات
اوهامى است خرافى كه دست اجانب آنها را با روايات اسلام آميخته