نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 2 صفحه : 213
و اين آيات بيان مىكند كه اولوا العزم داراى
شريعت بودهاند و ابراهيم و موسى و عيسى و محمد ص كتاب داشتهاند، و اما كتاب نوح
در سابق توجه فرموديد كه آيه شريفه:
(كانَ
النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً) ... به انضمام با آيه:(شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ ما وَصَّى بِهِ نُوحاً) بر آن دلالت داشتند،
و اين معنا يعنى انحصار شريعت و كتاب در پنج پيغمبر نام برده منافات ندارد با
اينكه به حكم آيه:(وَ آتَيْنا داوُدَ زَبُوراً)[1] داود ع هم كتابى
داشته باشد و همچنين آدم و شيث و ادريس كه به حكم روايات داراى كتاب بودهاند،
براى اينكه كتاب نامبردگان كتاب شريعت نبوده.
اين را هم
بايد دانست كه يكى از لوازم نبوت وحى است، و وحى نوعى سخن گفتن خدا است، كه نبوت
بدون آن نمىشود، چون در آيه:(إِنَّا أَوْحَيْنا إِلَيْكَ كَما
أَوْحَيْنا إِلى نُوحٍ وَ النَّبِيِّينَ مِنْ بَعْدِهِ)[2] وحى را به تمامى
انبيا نسبت داده، و به زودى در سوره شورى ان شاء اللَّه بحث مفصلى در اين خصوص
خواهد آمد.
بحث روايتى
[ (شامل رواياتى در ذيل آيه كان الناس ... و پيرامون نبوت و مسائل
آن)]
در مجمع
البيان از امام باقر ع روايت آورده كه فرمود: (مردم قبل از نوح همه يك امت بوده، و
هدايتشان همان هدايت فطرى بود، و از نظر ديندارى و بى دينى و اهتدا و ضلالت دو
قسم نبودند، تا آنكه خدا انبيا را مبعوث كرد آن وقت دو طايفه شدند.[3] و در تفسير عياشى از امام صادق ع
در ذيل همين آيه آمده كه فرمود: اينكه مردم يك امت بودهاند مربوط است به قبل از
نوح، شخصى پرسيد: قبل از نوح همه مردم داراى هدايت بودند؟ فرمود: نه، بلكه همه
داراى ضلالت بودند، چون بعد از انقراض آدم و انقراض ذريه صالح او كسى بجز شيث وصى
آدم باقى نماند و او به تنهايى نمىتوانست دين خدا را