نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 2 صفحه : 185
و باز فرموده:(وَ أَنْ
لَيْسَ لِلْإِنْسانِ إِلَّا ما سَعى، وَ أَنَّ سَعْيَهُ سَوْفَ يُرى، ثُمَّ
يُجْزاهُ الْجَزاءَ الْأَوْفى)[1].
و آياتى ديگر
كه مىفهمانند بعد از مرگ، آدمى تنها است، و يگانه همنشين او عمل او است، و ديگر
اثرى از احكام دنيوى را در آنجا نمىبيند، و ديگر زندگى اجتماعى و بر اساس تعاون
ندارد، و از آن علوم عمليهاى كه در دنيا به حكم ضرورت مورد عمل قرار مىداد اثرى
نمىيابد، و كيفيت ظهور عملش در آنجا و ظهور و تجسم جزاى عملش طورى است كه با زبان
نمىشود بيان كرد.
(كانَ
النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً) ...
[معناى
كلمه امت ، ريشه و موارد استعمال آن]
كلمه (ناس)
معنايش معروف است، و آن عبارت است از افرادى از انسان كه دور هم جمع شده باشند،
امت هم بهمين معنا است ولى گاهى اطلاق مىشود بر يك فرد، هم چنان كه در آيه شريفه:(إِنَّ إِبْراهِيمَ كانَ أُمَّةً قانِتاً لِلَّهِ)[2] و گاهى بر
زمان نسبتا طولانى نيز اطلاق مىشود، مانند آيه:(وَ
ادَّكَرَ بَعْدَ أُمَّةٍ)[3] و آيه:(وَ لَئِنْ أَخَّرْنا عَنْهُمُ الْعَذابَ إِلى أُمَّةٍ مَعْدُودَةٍ)[4].
و نيز گاهى
اطلاق مىشود بر ملت و دين هم چنان كه بعضى از مفسرين كلمه امت را در آيه شريفه:(إِنَّ هذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً واحِدَةً، وَ أَنَا رَبُّكُمْ فَاتَّقُونِ)[5] و نيز در آيه:(إِنَّ هذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ أَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ)[6] به اين معنا
گرفتهاند.
و اصل كلمه
(امت) از ماده ام- يام گرفته شده كه به معناى قصد است، و اگر بر جماعت
اطلاق شده بر هر جماعتى اطلاق نشده، بلكه بر جماعتى اطلاق مىشود، كه افراد آن
داراى يك مقصد و يك هدف باشند، و اين مقصد واحد رابطه واحدى ميان افراد باشد و
بهمين جهت توانستهاند اين كلمه را بر يك فرد هم اطلاق كنند، و همچنين در ساير
موارد اطلاقش معناى قصد رعايت شده.
[1] و اينكه انسان غير آنچه كه كرده پاداشى ندارد، و اينكه
كردههاى خود را به زودى مىبيند و سپس به حد تمام و كامل جزاء داده مىشود.
سوره نجم آيه 41