responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 2  صفحه : 116

انس و الفت داشت، و اسلام اين عبادت را تقريبا به همان صورتى كه از سابق داشته امضاء كرد، و تا اواخر عمر رسول خدا ص به همان صورت بود، و تغيير دادن احكام آن بخاطر همان انس و الفت مردم كار بسيار مشكلى بود، و حتما با انكار و مخالفت مواجه مى‌گرديد، و بطورى كه از روايات هم بر مى‌آيد در دل بسيارى از آنان مقبول واقع نمى‌شد بدين جهت رسول خدا ص ناگزير بود خود آنان را مخاطب قرار دهد، و بر ايشان بيان كند، كه حكم تازه‌اى كه رسيده از ناحيه خداست، و حكم‌رانى فقط كار خداوند است و او هر چه بخواهد حكم مى‌كند، و حكمى كه كرده عمومى است، و احدى از آن مستثنا نيست، نه هيچ پيغمبرى، و نه امتى.

و اين نكته باعث شد كه در آخر آيه با تشديد بليغ امر به تقوا نموده، از عقاب خداى سبحان زنهار دهد.

(الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُوماتٌ، فَمَنْ فَرَضَ فِيهِنَّ الْحَجَ‌) تا كلمه فى الحج يعنى زمان حج نزد اين قوم (يعنى عرب) ماههاى معلومى است، و سنت (يعنى روايات) آن را معين كرده، كه عبارت است از شوال، و ذى القعده، و ذى الحجة، و اگر ذى الحجة را زمان حج شمرده، با اينكه زمان حج اوائل آن ماه است، نه همه آن، منافاتى ندارد، براى اينكه اين تعبير از قبيل تعبيرى است كه مى‌گوئيم من روز جمعه خدمت شما مى‌رسم، با اينكه آمدن در يك ساعت از روز جمعه صورت مى‌گيرد، نه در تمامى آن روز.

و در اينكه در آيه شريفه سه مرتبه كلمه حج تكرار شده با اينكه مى‌توانست بار دوم و سوم به آوردن ضمير اكتفاء كند، لطفى در اختصار گويى به كار رفته، چون مراد از حج اول زمان حج، و از حج دوم خود عمل حج، و از سوم زمان و مكان آن است و اگر ضمير مى‌آورد ناگزير بود بدون جهت كلام را طول بدهد، (و بفرمايد: زمان الحج اشهر معلومات فمن فرض عليه هذا العمل فلا رفث و لا فسوق و لا جدال فى زمانها و مكانها) و فرض حج به اين معنا است كه با شروع در عمل حج اين عمل را بر خود واجب سازد، چون به حكم آيه شريفه: (وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ لِلَّهِ‌) ... ، شروع در اين عمل باعث مى‌شود كه اتمامش بر آدمى واجب گردد.

و كلمه (رفث) به معناى هر عملى است كه در عرف تصريح به نام آن نمى‌كنند بلكه، هر وقت بخواهند نام آن را ببرند، به كنايه مى‌برند، مانند عمل زناشويى و كلمه (فسوق) به معناى خارج شدن از طاعت خدا است، و جدال به معناى ستيزگى كردن و لجبازى در گفتار و بحث است، ليكن سنت رفث را تفسير كرده به جماع و فسوق را به دروغ، و جدال را به گفتن: نه به خدا و بله به خدا.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 2  صفحه : 116
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست