نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 19 صفحه : 81
خود را
ائتفاك كرد، يعنى زير و رو كرد. و كلمه اهواء كه مصدر فعل
أهوى است به معناى اسقاط است.
و
معناى آيه اين است كه: قراى قوم لوط (مؤتفكة) را به اين وسيله به زمين كوبيد و
ساقط كرد، كه سرزمينشان را زير و رو نموده دستخوش خسف نمود،(فَغَشَّاها
ما غَشَّى) در نتيجه عذاب خدا شاملش شد و احاطهاش كرد، آن مقدار كه شاملش شد و
احاطهاش كرد.
احتمال
هم دادهاند كه مراد از مؤتفكة اعم از قراى قوم لوط و تمامى قريههايى
باشد كه سكنه آنها در تاريخ بشريت دچار عذاب شده و منقرض شدند، و خرابههاى آن قريهها
و علامتهايى از آنها بجاى مانده.
(فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكَ تَتَمارى) كلمه آلاء
جمع الى به معناى نعمت است و كلمه تمارى به معناى تشكك و
خود را به طور مصنوعى مردد جلوه دادن است، و جمله متفرع بر ما قبل است كه افعالى
را به خداى تعالى نسبت مىداد.
و
معناى آن اين است كه: وقتى خداى تعالى همان كسى باشد كه اين نظام بديع را پديد
آورده و اين عالم را ايجاد كرده، و تدبير نموده، در انسانها خنده و گريه و مرگ و
حيات و هلاكت قرار داده. ديگر به كداميك از نعمتهاى پروردگارت خود را مردد جلوه
مىدهى، و در كدامش شك مىكنى؟
و
اگر مساله هلاكت و گرياندن امتهاى طاغيه را هم نعمت خوانده، با اينكه على الظاهر
اينها نقمت و ناگوارى است، براى اين بوده كه هر چند براى طاغيان نقمت است ولى از
آنجايى كه در پديد آمدن نظام اتم و عمومى كه در عالم جريان دارد، نظامى كه امور را
به سوى استكمال خلق و رجوع كل به سوى خدا راه مىاندازد، دخالت دارد، نعمت است.
و
خطاب در آيه به همان كسى است كه اعراض كرد، و اندكى انفاق نموده سپس از ادامه
انفاق خوددارى نمود، ممكن هم هست خطاب به رسول خدا 6 از باب پسرم به تو
مىگويم همسايه تو بشنو بوده باشد، و به هر حال استفهام در اين جمله استفهام
انكارى است.
(هذا نَذِيرٌ مِنَ النُّذُرِ الْأُولى) بعضى[1]
از مفسرين گفتهاند: كلمه نذير هم مىتواند مصدر و به معناى انذار
باشد،