نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 19 صفحه : 675
نكردهاند،
همان طور كه در سوره شعرا اينطور فرمود، علاوه بر اين آيه بعدى كه مىفرمايد:(وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنا بَعْضَ
الْأَقاوِيلِ)، و همچنين
آيات بعدش كه سخن از رسول خدا 6 دارد با اين احتمال مناسبت دارد، كه منظور از
رسول كريم، پيامبر عظيم الشان باشد.
(وَ ما هُوَ بِقَوْلِ شاعِرٍ قَلِيلًا ما تُؤْمِنُونَ) در اين آيه
شعر بودن قرآن را نفى مىكند، چون آورنده آن كه رسول خدا 6 است تا به آخر عمر
حتى يك شعر نسرود، تا چه رسد به اينكه شاعر باشد، و جمله(قَلِيلًا ما تُؤْمِنُونَ) توبيخ مجتمع ايشان است، كه اكثريت
آنان ايمان نداشته، و بجز اندكى از ايشان ايمان نياوردند.
(وَ لا بِقَوْلِ كاهِنٍ قَلِيلًا ما تَذَكَّرُونَ) در اين
جمله كهانت بودن قرآن و كاهن بودن رسول خدا 6 انكار شده است، و
كهانت به عقيده كاهنان عبارت است از اينكه كاهن پيامها و اطلاعاتى را از جن
دريافت كند. و جمله(قَلِيلًا ما تَذَكَّرُونَ)
نيز توبيخ مجتمع مشركين است.
(تَنْزِيلٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ) يعنى قرآن از ناحيه رب
العالمين نازل شده است، نه اينكه خود رسول آن را پرداخته و به دروغ به خدا نسبت
داده باشد، كه در سابق هم به اين معنا اشاره فرمود.
(
وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنا بَعْضَ الْأَقاوِيلِ) ...(حاجِزِينَ ) وقتى كسى مىگويد: فلانى بر من تقول كرد، معنايش اين
است كه سخن و قولى از ناحيه خود تراشيد و به من نسبت داد. و كلمه
وتين - به طورى كه راغب[1] گفته- به
معناى رگى است كه به جگر، خون وارد مىكند، و اگر قطع شود صاحبش مىميرد.
و
معناى اين آيات اين است كه: اگر اين پيامبر كريم كه ما رسالت خود را به دوش او
نهاديم، و با قرآن كريم به سوى شما فرستاديم، پارهاى اقوال را از پيش خود بتراشد
و به ما نسبتش دهد،(لَأَخَذْنا مِنْهُ بِالْيَمِينِ) ما
او را مانند مجرمين دست بسته مىكنيم، و يا ما دست راست او را قطع مىكنيم، و يا
با دست خود كه همان قدرت ما است او را گرفته انتقام از او