نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 19 صفحه : 668
اين ورطه
عذاب هميشگى قرار نمىگرفتيم و آنچه را مىبينيم نمىديديم.
(ما أَغْنى عَنِّي مالِيَهْ هَلَكَ عَنِّي سُلْطانِيَهْ)
اين دو جمله دو كلمه حسرت است كه در آن روز بعد از بىنتيجه ديدن كوششهاى دنيايى
خود مىگويد، چون او تا در دنيا بود مىپنداشت كليد سعادتش در زندگى مال و قدرت
است، و اين دو تمامى ناملايمات احتمالى را از او دفع مىكنند، و بر هر محبوب و
لذتى مسلطش مىسازند، و به همين خيال خام بود كه تمامى سعى و توان خود را صرف به دست
آوردن مال و قدرت كرد، و قهرا از ياد پروردگار خود و از هر سخن حقى كه به سوى آن
دعوت مىشد اعراض نمود، و دعوت كننده را تكذيب مىكرد، همين كه سر از قبر برداشت،
و ديد كه تمامى سببها از كار افتادهاند، و امروز ديگر مال و فرزندان بكار
نمىآيند، مىفهمد كه مالش فايدهاى نداشت، و قدرتش هم باطل شد، لذا از در حسرت و
درد اين دو جمله را مىگويد، اما چه سودى از گفتن؟!(
خُذُوهُ فَغُلُّوهُ) ...(فَاسْلُكُوهُ )
اين جملات دستور خدا به ملائكه را حكايت مىكند، كه بگيريد او را و در آتش
بيفكنيد. پس تقدير كلام يقال للملائكة خذوه ... است، يعنى به
ملائكه گفته مىشود بگيريد او را ... و كلمه غلوه امر از
مصدر غل است، كه به معناى بستن با غل و زنجير است كه دست و پاى اسير
را به گردنش مىبندد.
(ثُمَّ الْجَحِيمَ صَلُّوهُ)- يعنى او را داخل آتش عظيم كنيد،
چون جحيم به معناى آتش عظيم است، و صلوا امر از ماده صلو
است، كه به معناى ملازم قرار دادن آدمى است با آتش.
(ثُمَّ فِي سِلْسِلَةٍ ذَرْعُها سَبْعُونَ ذِراعاً فَاسْلُكُوهُ)-
كلمه سلسله به معناى زنجير و قيد است، و كلمه ذرع به
معناى طول است، و كلمه ذراع به معناى فاصله بين آرنج و نوك انگشتان
است، كه خود يك واحد طولى است، و سلوك مجرم در سلسلهاى كه طولش هفتاد ذراع باشد
به معناى آن است كه وى را در چنين زنجيرى بپيچند. و حاصل كلام اين است كه او را در
چنين قيدى مقيد كنيد[1].
[1] در اينجا ممكن است به ذهن خواننده خطور كند كه هفتاد ذراع
بودن سلسله چه خصوصيتى دارد؟ اگر عرض بيشتر معذب شدن است، كه مجرم به كمتر از
هفتاد ذراع هم بسته مىشود، چرا فرمود:
هفتاد ذراع؟ در پاسخ مىگوييم شايد عدد هفتاد صرفا به منظور
تكثير آورده شده باشد، در فارسى نيز به همكلام خود مىگوييم صد بار گفتم كه
چنين و چنان مكن، و به خرجت نرفت كه در اين گونه تعبيرات عدد صد صرفا مبالغه
را مىرساند، احتمال دارد در آيه شريفه هم عدد هفتاد به همين منظور آورده شده
باشد. مترجم.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 19 صفحه : 668