responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 19  صفحه : 650

و در همان كتاب است كه ابن منده در رد بر جهمى مذهبان از ابى هريره روايت كرده كه گفت: رسول خدا 6 آيه:(يَوْمَ يُكْشَفُ عَنْ ساقٍ) را تلاوت كرد، و فرمود خدا ساق پايش را برهنه مى‌كند[1].

و نيز در همان كتاب است كه اسحاق بن راهويه (در مسند خود)، عبد بن حميد، ابن ابى الدنيا، طبرانى، و آجرى، در كتاب الشريعة ، و دارقطنى در كتاب الرؤية ، و حاكم (وى حديث را صحيح دانسته) و ابن مردويه، و بيهقى در كتاب البعث ، همگى از عبد اللَّه بن مسعود از رسول خدا 6 روايت كرده‌اند كه فرمود: خداى تعالى روز قيامت همه مردم را يك جا جمع مى‌كند، و خود خدا در چند تكه ابر پايين مى‌آيد، آن گاه يك منادى ندا در مى‌دهد كه ايها الناس؟ آيا از پروردگارتان راضى نشده‌ايد، با اينكه شما را بيافريد، و صورت‌گرى كرد و رزق داد و چنين مقرر كرد كه امروز هر انسانى در تحت سرپرستى وليى باشد كه در دنيا او را ولى خود مى‌دانست، و عبادتش مى‌كرد؟ آيا اين قرار از پروردگارتان عادلانه نيست؟ همه مى‌گويند: بله هست.

آن گاه فرمود: پس هر انسانى از شما به طرف معبودى مى‌رود كه در دنيا مى‌پرستيد، و همان معبود در آن روز برايشان ممثل و مجسم مى‌شود، (مثلا) براى كسانى كه عيسى را مى‌پرستيدند شيطان عيسى ممثل مى‌شود، و براى كسانى كه عزير را مى‌پرستيدند شيطان عزير ممثل مى‌شود، تا آنجا كه براى دسته‌اى درخت، و براى جمعى چوب خشك، و براى عده‌اى سنگ ممثل مى‌شود.

تنها اهل اسلام بدون معبود، ايستاده باقى مى‌مانند، در اين هنگام خداى تعالى برايشان ممثل مى‌شود، و به ايشان مى‌گويد: چرا مثل بقيه مردم به راه نمى‌افتيد؟ مى‌گويند:

ما پروردگارى داريم كه هنوز او را نديده‌ايم تا به طرفش راه بيفتيم، مى‌فرمايد: پروردگار خود را اگر ببينيد به چه علامتى مى‌شناسيد؟ مى‌گويند: ما ربى داريم كه بين ما و او علامتى است، اگر او را ببينيم به آن علامت مى‌شناسيم، مى‌پرسد آن چه علامتى است؟ مى‌گويند:

او ساق خود را بالا مى‌زند! در اين هنگام خدا پاى خود را برهنه مى‌كند، همه آنهايى كه در دنيا برايش سجده مى‌كردند، به خاك مى‌افتند، مگر جمعيتى كه پشت‌هايشان براى سجده خم نمى‌شود، و مانند شاخ گاو يكپارچه مى‌شود، نمى‌توانند سجده كنند (تا آخر حديث)[2].

مؤلف: اين سه روايت اساسش تشبيه است، كه براهين عقلى و همچنين قرآن عزيز


[1] الدر المنثور، ج 2، ص 254.

[2] الدر المنثور، ج 6، ص 256.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 19  صفحه : 650
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست