responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 19  صفحه : 648

در نتيجه مجموع دو آيه دلالت مى‌كند بر اينكه بيرون رفتن يونس با خشم اقتضاى اين را داشته كه تا روز قيامت در شكم ماهى بماند، و ليكن تسبيح دائميش قبل از افتادن در شكم ماهى و بعد از آن از اين اقتضا منع كرده، و باعث شده كه مقدرش طورى ديگر شود، و آن اين است كه ماهى او را در بيابان بيندازد، و نيز مقتضاى عملش اين بود كه او را به صورتى زشت و مذموم بيندازد، و ليكن مانعى ديگر از آن جلوگيرى نمود، و آن نعمتى از پروردگارش بود، كه او را دريافت، و نه تنها مذموم نشد، بلكه پروردگارش او را اجتبا كرد و از صالحانش قرار داد، پس بين دو آيه منافاتى نيست.

و ما در بحث‌هاى گذشته مكرر گفتيم كه: حقيقت نعمت، همانا ولايت و سرپرستى خداست، و بنا بر اين به طور متعين جمله‌(لَوْ لا أَنْ تَدارَكَهُ نِعْمَةٌ مِنْ رَبِّهِ) معنايى ديگر خواهد داشت.

(فَاجْتَباهُ رَبُّهُ فَجَعَلَهُ مِنَ الصَّالِحِينَ) توضيح اين جمله يعنى معناى اجتبا و صلاح در مباحث گذشته گذشت.

[اشاره به اينكه دليلى بر نفى چشم زخم و خرافى بودن آن نيست‌]

(وَ إِنْ يَكادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ) كلمه ان بدون تشديد، مخفف ان است، و كلمه زلق به معناى زلل و لغزش است، و ازلاق به معناى ازلال، يعنى صرع است، و كنايه است از كشتن و هلاك كردن.

و معناى آيه اين است كه: محققا آنها كه كافر شدند وقتى قرآن را شنيدند نزديك بود با چشم‌هاى خود تو را به زمين بيندازند، يعنى با چشم زخم خود تو را بكشند.

و مراد از اين ازلاق به ابصار - به طورى كه همه مفسرين گفته‌اند- چشم زدن است، كه خود نوعى از تاثيرات نفسانى است و دليلى عقلى بر نفى آن نداريم، بلكه حوادثى ديده شده كه با چشم زدن منطبق هست، و رواياتى هم بر طبق آن وارد شده، و با اين حال علت ندارد كه ما آن را انكار نموده بگوييم يك عقيده خرافى است.

بعضى‌[1] از مفسرين گفته‌اند: معناى آيه اين است كه وقتى ذكر را يعنى قرآن را از تو مى‌شنوند با نظرى سرشار از كينه و خشم به تو نظر مى‌كنند، به طورى كه مى‌خواهند با همان نگاه تيزشان تو را بكشند.

(وَ يَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ وَ ما هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ) نسبت ديوانگى به آن جناب دادن در هنگامى كه قرآن را از او مى‌شنوند، خود دليل بر اين است كه مى‌خواسته‌اند بگويند قرآن از القائات شيطانها و جن است، و به همين جهت خداى تعالى وقتى مى‌خواهد پاسخشان بدهد، مى‌فرمايد: قرآن به جز ذكر براى عالميان نيست.


[1] مجمع البيان، ج 10، ص 341.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 19  صفحه : 648
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست