و
بعضى[2]
گفتهاند: لام در جمله لحكم ربك به معناى الى- تا است،
مىخواهد در عين اينكه با رسول گراميش سخن مىگويد، قوم او را تهديد كند به اينكه
به زودى خدا بين او و ايشان حكم خواهد كرد، مىفرمايد: تا زمانى كه خدا حكم كند
صبر كن.
ولى
وجه قبلى با سياق آيات قبلى مناسبتر است.
[بيان
عدم منافات بين آيه:(لَوْ لا أَنْ تَدارَكَهُ نِعْمَةٌ مِنْ
رَبِّهِ ...) با آيه:(فَلَوْ لا أَنَّهُ كانَ مِنَ
الْمُسَبِّحِينَ ...)]
(لَوْ لا أَنْ تَدارَكَهُ نِعْمَةٌ مِنْ رَبِّهِ لَنُبِذَ بِالْعَراءِ وَ هُوَ
مَذْمُومٌ) اين آيه شريفه نهى سابق (كه مىفرمود چون صاحب حوت مباش) را تعليل
مىكند، و كلمه تدارك به معناى رسيدن و پيوستن به چيزى است، و در اين
آيه كلمه نعمت به قبول توبه تفسير شده، و واژه نبذ به معناى پرت كردن
و دور انداختن است، و كلمه عراء به معناى زمين لخت و بدون سقف و يا
گياه است، و مذموم از ذم است كه مقابل مدح را معنا مىدهد.
و
معناى آيه اين است كه: اگر يونس (ع) نعمت توبهاى را از پروردگارش در نمىيافت، و
مافاتش را جبران نمىكرد، در بيابانى بدون سقف و گياه افكنده مىشد، در حالى كه به
خاطر عملى كه كرده بود مذمت هم مىشد.
در
اينجا ممكن است بگويى: اين آيه شريفه با آيه(فَلَوْ لا أَنَّهُ كانَ مِنَ الْمُسَبِّحِينَ لَلَبِثَ فِي بَطْنِهِ إِلى يَوْمِ
يُبْعَثُونَ)[3]
منافات دارد، براى اينكه مقتضاى عمل يونس به حكم اين آيه آن بود كه تا قيامت در
شكم ماهى بماند، و به حكم آيه مورد بحث، مقتضاى عملش اين بوده كه جسدش در بيابانى
بىسقف و گياه، و در حالى كه مذموم هم باشد بيفتد، و اين دو مقتضا با هم جمع
نمىشوند.
در
پاسخ مىگوييم دو آيه مذكور هر يك از يك مقتضاى خاصى حكايت مىكند، كه هر يك از آن
دو اثرى جداگانه دارد، آيه سوره صافات اين معنا را خاطرنشان مىسازد كه:
اگر
مداومت يونس در تسبيح خداى عز و جل در طول زندگيش و قبل از ابتلايش نبود چنين و
چنان مىشد، چون كلمه مسبحين مداومت در تسبيح را مىرساند، و آيه مورد
بحث از اين معنا خبر مىدهد كه خدا در شكم ماهى او را دريافت و توبهاش را قبول
كرد، و به همين جهت ماهى او را در بيابان نينداخت.
[1] معبودى به جز تو نيست تو منزهى و من از ستمكارانم. سوره
انبياء، آيه 87.