نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 19 صفحه : 634
مىخواهيد
بچينيد (تا كسى با خبر نشده) بچينيد، برادران به طرف باغ روانه شدند، و هم
يتخافتون سائل پرسيد: اى ابن عباس تخافت به چه معنا است؟ گفت به
معناى تشاور است، با يكديگر مشورت مىكردند و آهسته سخن مىگفتند كه كسى صدايشان
را نشنود، و سخن آهستهشان اين بود كه(لا يَدْخُلَنَّهَا الْيَوْمَ عَلَيْكُمْ مِسْكِينٌ وَ
غَدَوْا عَلى حَرْدٍ قادِرِينَ)،
احدى از فقرا نبايد داخل باغتان شود، همه فكرشان در پياده كردن اين نقشه بود كه
چگونه ميوهها را بچينند كه هيچ يك از فقرا خبردار نشود، قادرين مسلم
و خاطر جمع بودند كه ميوه را خواهند چيد، و هيچ احتمال نمىدادند كه ميوه و باغى
در كار نباشد، و عذاب خدا و خشم او ايشان را گرفته باشد.
(فَلَمَّا رَأَوْها) وقتى ديدند كه چه بلايى بر آنان نازل شده(قالُوا إِنَّا لَضَالُّونَ بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ) آرى خداى
تعالى از آن رزق محرومشان كرد، و اين به خاطر جرمى بود كه كردند و خدا به ايشان
ظلم نكرد.
(قالَ أَوْسَطُهُمْ أَ لَمْ أَقُلْ لَكُمْ لَوْ لا تُسَبِّحُونَ قالُوا سُبْحانَ
رَبِّنا إِنَّا كُنَّا ظالِمِينَ فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلى بَعْضٍ
يَتَلاوَمُونَ) ابن عباس گفت: يعنى خود را ملامت مىكردند كه
اين چه تصميمى بود كه ما گرفتيم،(قالُوا يا وَيْلَنا إِنَّا
كُنَّا طاغِينَ عَسى رَبُّنا أَنْ يُبْدِلَنا خَيْراً مِنْها إِنَّا إِلى
رَبِّنا راغِبُونَ) و در آخر فرمود:(كَذلِكَ الْعَذابُ وَ لَعَذابُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ)[1].
مؤلف:
قريب به اين مضمون و مضمون حديث قبل از آن رواياتى ديگر رسيده، و در بعضى[2]
از آنها آمده كه باغ مورد بحث از مردى از بنى اسرائيل بوده، كه بعد از مردنش
پسرانش آن را ارث بردند و بعد دچار اين سرنوشت شدند.