نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 19 صفحه : 617
آمده كه اولين
موجودى است كه خدايش آفريده. و منظور از ما يسطرون آن اعمالى است كه
فرشتگان حفظه و كرام الكاتبين مىنويسند.
و
بعضى[1] اين
احتمال را هم دادهاند كه تعبير به صيغه جمع در يسطرون صرفا براى
تعظيم باشد، نه كثرت. ليكن اين احتمال درست نيست.
و
نيز بعضى[2] احتمال
دادهاند كه: منظور آن چيزى باشد كه در آن مىنويسند، و آن لوح محفوظ است.
بعضى
ديگر احتمال دادهاند: مراد از قلم و آنچه مىنويسند صاحبان قلم، و نوشتههاى
ايشان باشد. اما همه اين احتمالات واهى و بىاساس است.
[مراد
از نعمت در آيه:(ما أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ)]
(ما أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ) اين جمله
آن مطلبى است كه خداى تعالى براى اثباتش سوگند خورده، و خطاب در آن به رسول خدا
6 است، و حرف باء در كلمه بنعمة باى سببيت و يا مصاحبت
است. و معناى جمله اين است كه تو به خاطر نعمتى- و يا با نعمتى- كه خدا به تو
ارزانى داشته مجنون نيستى.
و
سياق آيه دلالت دارد بر اينكه مراد از اين نعمت، نعمت نبوت است، چون ادلهاى كه
دلالت بر نبوت آن جناب مىكند، هر گونه اختلال روانى و عقلى را از آن جناب دفع
مىكند، زيرا اگر دفع نكند بر نبوت هم دلالت ندارد، و اگر نكند هدايت الهى كه
لازمه نظام حيات بشرى است پا نمىگيرد، و اين آيه در مقام رد تهمتى است كه به آن
جناب مىزدند و مجنونش مىخواندند. و در آخر همين سوره تهمت ايشان را حكايت كرده،
مىفرمايد:(وَ يَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ).
بعضى[3]
از مفسرين گفتهاند: مراد از نعمت، فصاحت بيان، عقل كامل، سيرت مرضيه، و برائت آن
جناب از هر عيب و اتصافش به هر صفت پسنديده است، چون ظهور اين صفات خود دليل قطعى
است بر اينكه چنين كسى مجنون نيست، ليكن بيان گذشته ما در حجيت قاطعتر است، و آيه
مورد بحث و آيات بعدش به طورى كه ملاحظه مىفرماييد در مقام تسليت دادن به رسول
خدا 6 و دلخوش ساختن آن جناب است، مىخواهد آن جناب را تاييد كند، و در عين حال
سخن كفار را تكذيب نمايد.