responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 19  صفحه : 603

و يكى نيفتادنشان در حال بال جمع كردن.

و در اينكه بعد از يادآورى ذلول بودن زمين، و سوار بودن انسان بر منكب‌هاى زمين، مساله پرواز طيور در هوا را آورد، لطفى نهفته است كه بر كسى پوشيده نيست.

(أَمَّنْ هذَا الَّذِي هُوَ جُنْدٌ لَكُمْ يَنْصُرُكُمْ مِنْ دُونِ الرَّحْمنِ إِنِ الْكافِرُونَ إِلَّا فِي غُرُورٍ) اين آيه توبيخ و سركوبى كفار است، كه به جاى خداى تعالى معبودهايى ديگر گرفتند تا ياريشان كنند، و به همين جهت سياق آيه قبلى را كه سياق غيبت بود به سياق خطاب برگردانيد تا توبيخ و سركوبى رخ به رخ انجام گيرد، و سرزنش دردناك‌تر شود.

و معناى جمله‌(أَمَّنْ هذَا الَّذِي ...)، اين است كه: نه، بلكه مى‌پرسم. آن چه كسى است كه به آن اشاره مى‌شود، كه اين ياور شما و لشكر شما است غير از رحمان، اگر خداى رحمان سرنوشت شومى و يا عذابى براى شما مقدر كرده باشد آيا آن ياور، شما را يارى مى‌كند؟ نه، پس غير از خدا كسى نيست كه شما را يارى كند. و اين بيان اشاره است به اينكه پندار مشركين خطا است، مشركين بت‌ها را نمى‌پرستند، مگر به خاطر همين كه آنان را در شدائد يارى كنند، با اينكه اين مشركين و خدايانشان هر دو ملك خدايند، و بت‌ها نه براى خود، مالك نفع و ضررى هستند، و نه براى ديگران.

و چون مشركين از اين توبيخ و سركوبى خدا پاسخى نداشتند بدهند، لذا خود خداى تعالى از آن سؤال ملامت‌آميز جواب داد، كه:(إِنِ الْكافِرُونَ إِلَّا فِي غُرُورٍ) يعنى غرور آن چنان به آنان حمله‌ور شده كه از هر طرف احاطه‌شان كرده، خيال كرده‌اند اعتقادشان به الوهيت آلهه اعتقاد درستى است.

(أَمَّنْ هذَا الَّذِي يَرْزُقُكُمْ إِنْ أَمْسَكَ رِزْقَهُ بَلْ لَجُّوا فِي عُتُوٍّ وَ نُفُورٍ) كلمه أم در اينجا نيز به معناى بلكه است، مى‌فرمايد: بلكه مى‌پرسم آن چه كسى است كه به آن اشاره مى‌شود، و گفته مى‌شود: اين است آنكه شما را روزى مى‌دهد، و آيا اگر خدا روزى خود را از شما دريغ بدارد، آن كس به جاى خدا شما را روزى مى‌دهد؟

آن گاه خود خداى سبحان پاسخ مى‌دهد به اينكه:(بَلْ لَجُّوا فِي عُتُوٍّ وَ نُفُورٍ)، يعنى حق براى آنان روشن شده ولى در برابر آن خاضع نمى‌شوند تا تصديقش كنند، و آن گاه پيرويش نمايند، بلكه در دور شدن از حق و نفرت از آن هم چنان ادامه داده، و بيشتر جلو مى‌روند.

[تمثيلى براى بيان حال مؤمن طالب بصيرت و كافر جاهل و لجوج‌]

(أَ فَمَنْ يَمْشِي مُكِبًّا عَلى‌ وَجْهِهِ أَهْدى‌ أَمَّنْ يَمْشِي سَوِيًّا عَلى‌ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ) كلمه مكب اسم فاعل از إكباب (باب افعال) است، و إكباب الشي‌ء على وجهه به‌

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 19  صفحه : 603
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست