نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 19 صفحه : 599
انسان رام
است، نه چموشى- زلزله- دارد، و نه از تصرفات بشر امتناع مىورزد. مفسرين ديگر در
توجيه ذلول بودن و منكب داشتن زمين توجيهات مختلفى دارند كه تمام آنها به همين
توجيه ما برمىگردد.
امر
در جمله بخوريد از رزق آن امر وجوبى نيست، بلكه تنها جواز و اباحه را
مىرساند. و كلمه نشور و همچنين كلمه نشر به معناى احياى
مردگان بعد از مردن است، و اصل اين كلمه به معناى نشر طومار و جامه، يعنى گشودن آن
بعد از جمع كردن و پيچيدن آن است.
و
معناى آيه اين است كه خداى تعالى آن كسى است كه زمين را منقاد و رام شما كرد، تا
بتوانيد بر پشت آن قرار بگيريد، و از اين قطعه به آن قطعهاش برويد، و از رزقش كه
او برايتان مقدر فرموده بخوريد، و به انواع مختلفى براى به دست آوردن آن رزق در
زمين تصرف كنيد.
(وَ إِلَيْهِ النُّشُورُ)- يعنى طومار زندگى مردگان كه با مرگ
پيچيده شده، دوباره در قيامت در محضر او باز مىشود، مردگان را از زمين درمىآورد،
و براى حساب و سپس جزا زنده مىكند، پس به همين دليل رب و مدبر امر زندگى دنيايتان
او است، كه در زمين جايگزينتان نموده، به راه و روش زندگى در آن هدايتتان كرد، و
نيز حكومت بر شما در ميراندن و زنده كردن و حساب و جزاء براى او است.
و
در ناميدن زمين به نام ذلول، و تعبير اينكه بشر روى شانههاى آن قرار دارد،
اشارهاى است روشن به اينكه زمين نيز يكى از سيارات است، و اين همان حقيقتى است كه
علم هيئت و آسمانشناسى بعد از قرنها بگو مگو و بحث به آن دست يافته.
(أَ أَمِنْتُمْ مَنْ فِي السَّماءِ أَنْ يَخْسِفَ بِكُمُ الْأَرْضَ فَإِذا هِيَ
تَمُورُ) بعد از آنكه در آيه قبل اقامه حجت كرد بر ربوبيت خداى سبحان، اينك
در اين آيه بشر را تهديد مىكند، و نيز در برابر بىاعتنايى و سهلانگاريش در
مساله ربوبيت، او را توبيخ مىنمايد كه تا كى از خدا بىخبريد، و شكر نعمتهايش را
به جا نمىآوريد؟ يعنى در برابر ربوبيتش خاضع نمىشويد و شريكهاى خود تراشيده را
دور نمىريزيد؟
و
مراد از كلمه (مَنْ فِي السَّماءِ)- آن كس كه
در آسمان است فرشتگانى هستند كه موكل بر آسمان و حوادث عالمند، و اگر ضمير
مفرد- يخسف- به كلمه من برگردانده، با اينكه اين كلمه در معنا جمع
است، به اين جهت است كه كلمه مذكور در لفظ مفرد است. و وقتى گفته مىشود:
خسف الارض بقوم كذا معنايش اين است كه زمين زير پاى فلان قوم
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 19 صفحه : 599