نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 19 صفحه : 525
حسابش را
داشته باشيد. و منظور از اين دستور نگه دارى زن است، چون زن در اين مدت حق نفقه و
سكنى را دارد، و همسرش بايد مخارجش را بدهد، و نمىتواند از خانه بيرونش كند،
البته حقى هم شوهر به او دارد، و آن اين است كه مىتواند به طلاق خود رجوع نموده،
زندگى با او را از سر گيرد.
(وَ اتَّقُوا اللَّهَ رَبَّكُمْ لا تُخْرِجُوهُنَّ مِنْ بُيُوتِهِنَّ)-
ظاهر سياق اين است كه جمله بيرونشان نكنيد ، بدل باشد از جمله از
خدا پروردگارتان بترسيد و خاصيت اين بدل آوردن تاكيد نهى در جمله
بيرونشان نكنيد است، و منظور از من بيوتهن- از خانههايشان همان
خانههايى است كه زنان قبل از طلاق در آن سكنى داشتند، و به همين جهت
فرموده: خانههايشان با اينكه خانه مال شوهر است.
و
جمله(وَ لا يَخْرُجْنَ) نهى از
بيرون رفتن خود زنان از خانه است، هم چنان كه جمله قبلى نهى شوهران بود از بيرون
كردن آنان.
(إِلَّا أَنْ يَأْتِينَ بِفاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ)- يعنى مگر
آنكه گناهى ظاهر و فاش از قبيل زنا و يا ناسزا و يا اذيت اهل خانه مرتكب شوند، هم
چنان كه در روايات وارده از ائمه اهل بيت (ع) وارد شده كه فاحشه عبارت
از گناهان مذكور است.
(وَ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَ مَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ
نَفْسَهُ)- يعنى هر كس از احكامى كه براى طلاق ذكر شده كه حدود خدا است تجاوز
كند، چنين و چنان مىشود، آرى تمامى احكام الهى حدود اعمال بندگان است، و كسى كه
از آن احكام تجاوز كند در حقيقت از حدود خدا تجاوز كرده و آن را رعايت ننموده، و
كسى كه چنين كند يعنى نافرمانى پروردگار خود كند، به خود ستم كرده است.
(لا تَدْرِي لَعَلَّ اللَّهَ يُحْدِثُ بَعْدَ ذلِكَ أَمْراً)-
يعنى تو نمىدانى، چه بسا خداى تعالى بعد از اين امرى پديد آورد، يعنى امرى كه وضع
اين زن و شوهر را عوض كند، و رأى شوهر در طلاق همسرش عوض شده، به آشتى با وى
متمايل گردد، چون زمام دلها به دست خداست، ممكن است محبت همسرش در دلش پيدا شود، و
به زندگى قبلى خود برگردد.( فَإِذا بَلَغْنَ
أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ)
...(وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ ) مراد
از بلوغ أجل زنان اين است كه به آخر زمان عده نزديك و مشرف شوند، نه
اينكه به كلى عدهشان سر آيد، چون اگر عده سر بيايد ديگر جمله
فامسكوهن معنا نخواهد داشت، زيرا منظور از اين جمله همان رجوع است كه بعد از
عده ديگر رجوعى نيست و منظور از جمله فارقوهن اين است كه در اين چند
روزه آخر عده رجوع نكند، تا عده سر آيد و جدايى به
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 19 صفحه : 525