responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 19  صفحه : 455

در اين كامرانى تا مدتى است كه در اين دنيا زندگى مى‌كند، و بعد از مردن همه چيز تمام مى‌شود، چنين كسى و چنين قومى سنتى كه به حكم اجبار پيروى مى‌كند غير از آن سنتى است كه يك انسان و يا يك قوم معتقد به مبدأ و معاد پيروى مى‌كند.

كسى كه معتقد است پيدايش و بقاى عالم مستند به نيرويى ما فوق عالم و منزه از ماده است، و يقين دارد كه در وراى اين خانه خانه‌اى ديگر، و بعد از اين زندگى زندگانى ديگرى هست، چنين كسى- و چنين قومى- در آنچه مى‌كند، سعادت هر دو نشاه را در نظر مى‌گيرد، و به همين جهت صورت اعمال اين گونه مردم، و هدفهايى كه دنبال مى‌كنند، و آرايى كه دارند با دسته اول مختلف است.

و چون بينش‌ها مختلف است سنت‌ها هم مختلف مى‌شود، مردمى كه بت‌پرستند چه آنها كه برهمايى‌اند و چه آنها كه بودايى‌اند به خاطر اينكه معتقد به معاد نيستند، سنتى دارند.

و اهل كتاب، چه آنها كه مجوسى و يا كليمى و يا مسيحى و يا مسلمانند، براى خود سنتى دارند كه مخالف با سنت ديگران است.

و كوتاه سخن اينكه: در ميان اقوام مزبور آنها كه اهل ملت و دين آسمانى‌اند و به معاد معتقدند، به خاطر اينكه براى خود حياتى جاويد و ابدى قائلند، در اتخاذ سنت، آرايى كه مناسب با اين حيات باشد اتخاذ مى‌كنند. آنها ادعاء مى‌كنند كه بر هر انسانى لازم است كه وسيله زندگى عالم بقاء را فراهم نموده، خود را براى توجه به پروردگارش مهيا سازد، و در اشتغال به كار زندگى دنيايى كه فانى است، زياده روى نكند. و اما كسانى كه ملت و دينى ندارند و تنها در برابر ماديات خضوع دارند رفتارى غير از اين دارند. و همه اينها كه گفته شد جاى ترديد نيست.

چيزى كه هست انسان از آنجايى كه به حسب طبع مادى‌اش رهين ماده و همه زد و بندش در اسباب ظاهرى مادى است، يا اسباب را به كار مى‌زند و يا از آن اسباب متاثر و منفعل مى‌شود، و هميشه اين سبب او را به دامن آن سبب پرتاب، و آن به دامن اين متوسلش مى‌كند، و هيچ وقت از آنها فراغت ندارد، لذا به خيالش چنين مى‌رسد كه حيات دنياى فانى اصالت دارد، و دنيا و مقاصد و مزايايى كه به زندگى دنيا مربوط مى‌شود، هدف نهايى و غرض اقصاى از وجود او است، و بايد براى به دست آوردن سعادت آن زندگى تلاش كند.

پس زندگى دنيا چنين حياتى است و آنچه در دست اهل دنيا از ذخيره، نعمت، آرزو، نيرو، و عزت هست حقيقتش همين است كه گفتيم، و آنچه را كه فقر، عذاب، محروميت، ضعف، ذلت، مصيبت، و خسران مى‌نامند نيز چنين چيزهايى است. و كوتاه‌

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 19  صفحه : 455
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست