نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 19 صفحه : 453
مردم عرب
مشرك با سواد بودند، و ليكن كتابى آسمانى از ناحيه خدا، و پيغمبرى كه به سويشان
مبعوث شده باشد نداشتند، و بدين جهت خدا آنان را امى خواند[1].
و
نيز در همان كتاب در ذيل جمله(وَ آخَرِينَ مِنْهُمْ
لَمَّا يَلْحَقُوا بِهِمْ) فرموده: يعنى كسانى كه بعد از اهل
مكه داخل در اسلام شدند[2].
و
در مجمع البيان مىگويد: روايت شده كه پيغمبر اين آيه را قرائت مىكرد، شخصى
پرسيد: اينها چه كسانى هستند كه بعد از ما اسلام مىآورند. رسول خدا 6 دست بر
شانه سلمان گذاشت، و فرمود: اگر ايمان در ثريا باشد مردانى از نژاد اين مرد آن را
به دست مىآورند[3].
مؤلف:
اين روايت را سيوطى هم در الدر المنثور از تعدادى از كتب حديث نقل كرده كه از آن
جمله است صحيح بخارى، و مسلم و ترمذى، و نسايى كه همگى از ابى هريره از رسول خدا
6 آن را نقل كردهاند. و در روايت نامبردگان آمده: دست خود را بر سر سلمان فارسى
نهاد، و فرمود: به آن خدايى كه جانم به دست او است اگر علم در ثريا باشد مردانى از
اين نژاد به آن دست مىيابند[4].
و
نيز از سعيد بن منصور و ابن مردويه از قيس بن سعد بن عباده روايت شده كه گفت:
رسول
خدا 6 فرمود: اگر ايمان در ثريا باشد مردانى از اهل فارس آن را به دست مىآورند[5].
و
در تفسير قمى در ذيل آيه(مَثَلُ الَّذِينَ حُمِّلُوا
التَّوْراةَ ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوها كَمَثَلِ الْحِمارِ)
مىگويد: حمار كتابها را حمل مىكند، ولى نمىداند كه در آن كتابها چيست، و به
دستورات آن كتابها عمل نمىكند، همچنين بنى اسرائيل كه تورات بر آنان حمل شد، ولى
مثل حمار آن را حمل كردند، نه فهميدند كه در آن چيست، و نه عمل كردند[6].
و
در الدر المنثور است كه ابن ابى شيبه، و طبرانى از ابن عباس روايت كرده كه گفت:
رسول خدا 6 فرمود: كسى كه روز جمعه در حالى كه امام مشغول خواندن خطبه است سخن
بگويد، مانند الاغى است، كه كتابها را به دوش مىكشد.