responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 19  صفحه : 444

كرد، و زنهارشان داد از اينكه مثل يهود نباشند كه خداى تعالى تورات را بر آنان تحميل كرد، ولى آنان آن را حمل نكردند، و به معارف آن معتقد نشدند، و به احكامش عمل نكردند، در نتيجه مانند الاغى شدند كه بارش كتاب باشد.

و در آخر به عنوان نتيجه دستور مى‌دهد كه وقتى بانك نماز جمعه بلند مى‌شود بازار و دادوستد را رها نموده، به سوى ذكر خدا بشتابند. و نيز افرادى را كه خلاف اين دستور عمل مى‌كنند، و رسول خدا 6 را در حالى كه مشغول خطبه نماز است رها نموده، به سوى دادوستد مى‌روند، سرزنش مى‌كند، و اين رفتار را نشانه آن مى‌داند كه اين گونه افراد معارف كتاب خدا و احكامش را نپذيرفته‌اند. اين سوره در مدينه نازل شده است.

[معناى اينكه آنچه در آسمان و زمين است خدا را تسبيح مى‌كنند]

(يُسَبِّحُ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ الْمَلِكِ الْقُدُّوسِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ) كلمه تسبيح به معناى منزه دانستن است. وقتى مى‌گوييم: سبحان اللَّه معنايش اين است كه طهارت و نزاهت از همه عيوب و نقائص را به او نسبت مى‌دهيم.

و اگر از تسبيح، در آيه با صيغه مضارع تعبير كرده، براى اين است كه استمرار را بفهماند. پس معناى آن اين نيست كه نامبردگان، در آينده تسبيح مى‌كنند، بلكه معنايش اين است كه همواره و مستمرا تسبيح مى‌كنند. و كلمه ملك - به فتح ميم و كسر لام- كسى است كه مقام حكمرانى در نظام جامعه مختص به او است. و كلمه قدوس صيغه مبالغه از قدس است، كه آن نيز به معناى نزاهت و طهارت است. و كلمه عزيز به معناى مقتدرى است كه هرگز شكست نمى‌پذيرد. و كلمه حكيم به معناى متقن كار، و كسى است كه هيچ عملى از وى از جهل و گزاف ناشى نمى‌شود، هر چه مى‌كند با علم مى‌كند، و براى آن مصالحى در نظر مى‌گيرد.

اين آيه شريفه مقدمه و زمينه‌چينى است براى آيه بعدى، يعنى‌(هُوَ الَّذِي بَعَثَ ...) كه متعرض مساله بعثت رسول اللَّه است، و مى‌فرمايد: غرض از بعثت او اين بود كه مردم به كمال و به سعادت برسند، و بعد از ضلالتى آشكار كه داشتند هدايت گردند.

[مقتضيات منزه بودن خداى تعالى از هر نقص و حاجت‌]

و اما اينكه چگونه آنچه در آسمانها و زمين است خدا را تسبيح مى‌كنند؟ جوابش اين است كه موجودات آسمانى و زمينى (همان طور كه با آنچه از كمال دارند از كمال صانع خود حكايت مى‌كنند همچنين) با نقصى كه در آنها است و جبران كننده آن خدا است، و با حوائجى كه دارند و برآورنده‌اش خدا است، خدا را از هر نقص و حاجت منزه مى‌دارند، چون هيچ حاجت و نقصى نيست مگر آن كه تنها كسى كه اميد برآوردن آن حاجت و جبران كردن آن نقص در او مى‌رود خداى تعالى است، پس خود او مسبح و منزه از هر نقص و

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 19  صفحه : 444
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست