نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 19 صفحه : 400
بعضى از
مفسرين[1] گفتهاند:
اين آيه شريفه با آيه(فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ)[2] نسخ شده. ليكن اين نظريه درست نيست، براى اينكه
آيه مورد بحث با اينكه مطلق است، شامل غير اهل ذمه و اهل معاهده نمىشود، و كفارى
كه با اسلام سر جنگ دارند مشمول اين آيه نيستند، تا آيه سوره توبه ناسخ آن باشد،
چون آيه مذكور تنها به كفار حربى و مشركين نظر دارد، با اين حال چطور مىتواند
ناسخ آيه مورد بحث باشد، با اينكه هيچ مزاحمتى بين آن دو نيست.
(إِنَّما يَنْهاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ قاتَلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَ
أَخْرَجُوكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ وَ ظاهَرُوا عَلى إِخْراجِكُمْ أَنْ تَوَلَّوْهُمْ
...) منظور از(الَّذِينَ قاتَلُوكُمْ ...)
مشركين مكهاند. و معناى(ظاهَرُوا عَلى
إِخْراجِكُمْ) اين است كه يكديگر را در بيرون كردن شما كمك
كردند. و جمله(أَنْ تَوَلَّوْهُمْ) بدل است از
جمله(الَّذِينَ قاتَلُوكُمْ).
و
در جمله(وَ مَنْ يَتَوَلَّهُمْ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ)
قصر افراد به كار رفته (يعنى حكم كلى(لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي
...)، را كه به اطلاقش شامل دوستى با همه كفار مىشد، منحصر كرد در يك
طائفه از كفار، يعنى كفار مشرك مكه و ياوران ايشان)، در نتيجه معناى آيه چنين
مىشود: دوستداران مشركين مكه و دوستداران ياران مشركين كه عليه مسلمين آنها را
كمك كردند، تنها آنان ستمكار و متمردان از نهى خدايند، نه مطلق دوستداران كفار.
ممكن هم هست جمله مورد بحث از باب قصر و حصر نباشد، بلكه تنها براى تاكيد نهى(لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي ...) باشد.
بحث
روايتى [چند روايت راجع به نزول آيات نهى از دوستى با كفار و مشركين در ماجراى
نامه نوشتن حاطب بن ابى بلتعه براى مشركين مكه]
در
تفسير قمى در ذيل آيه شريفه(يا أَيُّهَا الَّذِينَ
آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَ عَدُوَّكُمْ أَوْلِياءَ ...)
مىگويد: اين آيه در شان حاطب ابن ابى بلتعه نازل شده، هر چند لفظ آيه عام است، و
ليكن معنايش خاص به اين شخص است، و داستانش بدين قرار بود كه: حاطب ابن ابى بلتعه
در مكه مسلمان شد، و به مدينه هجرت كرد، در حالى كه عيالش در مكه مانده بودند. از
سوى ديگر كفار قريش ترس آن را داشتند كه لشگر رسول خدا 6