نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 19 صفحه : 377
و معناى آيه
چنين است: اى كسانى كه ايمان آوردهايد با اطاعت از خدا تقوى به دست آوريد، اطاعت
در جميع اوامر و نواهىاش، و نفسى از نفوس شما بايد در آنچه مىكند نظر افكند، و ببيند
چه عملى براى روز حسابش از پيش مىفرستد، آيا عمل صالح است، يا عمل طالح. و اگر
صالح است عمل صالحش شايستگى براى قبول خدا را دارد، و يا مردود است؟
و
در جمله(وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِما
تَعْمَلُونَ)، براى بار دوم امر به تقوى نموده، مىفرمايد: علت اينكه مىگويم از
خدا پروا كنيد اين است كه(إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِما
تَعْمَلُونَ) او با خبر است از آنچه مىكنيد. و تعليل امر به تقوى به اينكه خدا
با خبر از اعمال است، خود دليل بر اين است كه مراد از اين تقوى كه بار دوم امر
بدان نموده، تقواى در مقام محاسبه و نظر در اعمال است، نه تقواى در اعمال كه جمله
اول آيه بدان امر مىنمود، و مىفرمود:(اتَّقُوا
اللَّهَ).
پس
حاصل كلام اين شد كه: در اول آيه مؤمنين را امر به تقوى در مقام عمل نموده،
مىفرمايد عمل شما بايد منحصر در اطاعت خدا و اجتناب گناهان باشد، و در آخر آيه كه
دوباره امر به تقوى مىكند، به اين وظيفه دستور داده كه هنگام نظر و محاسبه اعمالى
كه كردهايد از خدا پروا كنيد، چنان نباشد كه عمل زشت خود را و يا عمل صالح ولى
غير خالص خود را به خاطر اينكه عمل شما است زيبا و خالص به حساب آوريد.
اينجاست
كه به خوبى روشن مىگردد كه مراد از تقوى در هر دو مورد يك چيز نيست، بلكه تقواى
اولى مربوط به جرم عمل است، و دومى مربوط به اصلاح و اخلاص آن است. اولى مربوط به
قبل از عمل است، و دومى راجع به بعد از عمل. و نيز روشن مىگردد اينكه بعضى[1]
گفتهاند: اولى راجع به توبه از گناهان گذشته، و دومى مربوط به گناهان آينده
است صحيح نيست. و نظير اين قول گفتار بعضى[2]
ديگر است كه گفتهاند: امر دومى تاكيد امر اولى است و بس.
[بيان
رابطه و ملازمه بين فراموش كردن خدا و فراموش كردن خود(وَ لا
تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ ...)]
(وَ لا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ ...)
كلمه نسيان كه مصدر فعل نسوا است به معناى زايل شدن صورت
معلوم از صفحه خاطر است، البته بعد از آنكه در صفحه خاطر نقش بسته بود. اين معناى
اصلى نسيان است، ولى در استعمال آن توسعه دادند، و در مطلق روگردانى
از چيزى كه قبلا مورد توجه بوده نيز استعمال نمودند. آيه شريفه(وَ قِيلَ الْيَوْمَ نَنْساكُمْ كَما نَسِيتُمْ لِقاءَ يَوْمِكُمْ هذا وَ
مَأْواكُمُ النَّارُ وَ ما لَكُمْ مِنْ ناصِرِينَ)[3]،
در معناى دوم استعمال
[3] و گفته مىشود: امروز ما شما را فراموش مىكنيم، همان طور كه
شما در دنيا ديدار امروزتان را فراموش كرده بوديد، در نتيجه منزلگاهتان آتش است، و
از ياوران هيچ قسم ياورى نخواهيد داشت. سوره جاثيه، آيه 34.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 19 صفحه : 377