نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 19 صفحه : 376
اعمال مايه
زندگى آخرتشان است كه امروز از پيش مىفرستند، با همين اعمال به حسابشان مىرسند
تا معلوم كنند آيا صالح بوده يا نه. پس خود آنان بايد قبلا حساب اعمال را برسند تا
اگر صالح بوده اميد ثواب داشته باشند، و اگر طالح بوده از عقابش بترسند، و به
درگاه خدا توبه برده، از او طلب مغفرت كنند.
و
اين وظيفه، خاص يك نفر و دو نفر نيست، تكليفى است عمومى، و شامل تمامى مؤمنين،
براى اينكه همه آنان احتياج به عمل خود دارند، و خود بايد عمل خود را اصلاح كنند،
نظر كردن بعضى از آنان كافى از ديگران نيست. چيزى كه هست در بين مؤمنين كسانى كه
اين وظيفه را انجام دهند، بسيار كمياباند، به طورى كه مىتوان گفت ناياباند. و
جمله و لتنظر نفس كه كلمه نفس را مفرد و نكره آورده، به همين نايابى
اشاره دارد.
پس
اينكه فرمود:(وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ)خطابى است به عموم مؤمنين، و ليكن از آنجا كه عامل به اين دستور در بين اهل ايمان
و حتى در بين اهل تقوى از مؤمنين در نهايت قلت است، بلكه مىتوان گفت وجود ندارد،
براى اينكه مؤمنين و حتى افراد معدودى كه از آنان اهل تقوى هستند، همه مشغول به
زندگى دنيايند، و اوقاتشان مستغرق در تدبير معيشت و اصلاح امور زندگى است، لذا آيه
شريفه خطاب را به صورت غيبت آورده، آن هم به طور نكره و فرموده: نفسى از نفوس بايد
كه بدانچه مىكند نظر بيفكند. و اين نوع خطاب با اينكه تكليف در آن عمومى است، به
حسب طبع دلالت بر عتاب و سرزنش مؤمنان دارد. و نيز اشاره دارد بر اينكه افرادى كه
شايسته امتثال اين دستور باشند در نهايت كمى هستند.
ما قدمت لغد - اين جمله استفهامى از ماهيت عملى است كه براى فرداى خود ذخيره
مىكند، و هم بيانگر كلمه نظر است. ممكن هم هست كلمه ما
را در آن موصوله بگيريم، و بگوييم موصول وصلهاش متعلق به نظر است.
در
صورت استفهام معنا چنين مىشود: بايد نفسى از نفوس نظر كند چه عملى براى
فرداى خود از پيش فرستاده . و بنا بر اين كه موصول وصله باشد معنا چنين
مىشود: بايد نفسى از نفوس نظر كند در آنچه براى فرداى خود از پيش
فرستاده .
و
مراد از كلمه غد- فردا روز قيامت است، كه روز حسابرسى اعمال است. و
اگر از آن به كلمه فردا تعبير كرده براى اين است كه بفهماند قيامت به
ايشان نزديك است، آن چنان كه فردا به ديروز نزديك است، هم چنان كه در آيه(إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيداً وَ نَراهُ قَرِيباً)[1] به
اين نزديكى تصريح كرده است.
[1] ايشان آن را دور مىپندارند، ولى ما نزديكش مىبينيم. سوره
معارج، آيه 6.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 19 صفحه : 376