نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 19 صفحه : 368
همين جهت
منصوب شده، يعنى در زمانى نزديك .
و
جمله كمثل خبرى است كه مبتداى آن حذف شده، تقديرش مثلهم كمثل
... است. و معناى آيه اين است كه: مثل يهوديان بنى النضير در عهدشكنى، و در
اينكه منافقين وعده دروغى نصرت به آنان دادند، و سرانجام كارشان به جلاى وطن
انجاميد، مثل اقوامى است كه در اين نزديكىها قبل از ايشان بودند. و منظور از آن
اقوام بنى قينقاع است كه تيره ديگرى از يهوديان مدينه بودند، آنها هم
بعد از جنگ بدر عهدشكنى كردند، و رسول خدا 6 از سرزمين مدينه بيرونشان كرد، و به
سرزمين اذرعات فرستاد. منافقين به آنها هم نيرنگ زدند وعده داده بودند كه در باره
آنان با رسول خدا 6 صحبت مىكنند و نمىگذارند آن جناب بيرونشان كند. و بنى
قينقاع فريب آنان را خورده سرانجام از مدينه بيرون شدند، و وبال كار خود را
چشيدند، و در آخرت عذابى اليم دارند.
بعضى
از مفسرين[1] گفتهاند:
منظور از جمله(الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ) كفار مكه
است كه در جنگ بدر وبال كفر خود را چشيدند. ولى بيان قبلى با سياق آيه بهتر
مىسازد.
به
هر حال مثلى كه در آيه شريفه زده شده براى قوم بنى النضير است، نه براى منافقين،
چون از سياق اين طور استفاده مىشود.
(كَمَثَلِ الشَّيْطانِ إِذْ قالَ لِلْإِنْسانِ اكْفُرْ فَلَمَّا كَفَرَ قالَ إِنِّي
بَرِيءٌ مِنْكَ ...) از ظاهر سياق برمىآيد كه اين مثل
بيانگر حال منافقين باشد، كه بنى النضير را فريب داده، وعده نصرتشان دادند، و به
آن عمل نكرده، در هنگام حاجت و سختى تنهايشان گذاشتند.
و
باز از ظاهر سياق استفاده مىشود كه منظور از شيطان، ابليس، و منظور از انسان، آدم
ابو البشر نيست، بلكه منظور از اولى جنس شيطان، و از دومى جنس آدميان است كه شيطان
هر انسانى او را به سوى كفر دعوت نموده و براى اينكه دعوتش را بپذيرد متاعهاى
زندگى دنيا را در نظرش زينت داده، و روگردانى از حق را با وعدههاى دروغى و
آرزوهاى بيجا در نظر وى جلوه مىدهد، و او را گرفتار كفر مىسازد، به طورى كه در
طول عمر از كفر خود خرسندى هم مىكند تا آنكه نشانههاى مردن يكى پس از ديگرى
برسند، آن وقت به تدريج مىفهمد آرزوهايى كه شيطانش در دلش افكنده سرابى بيش نبوده
و يك عمر فريب آن