نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 19 صفحه : 311
هستى) به
صرف اين گفتار همسرانشان، مادر ايشان نمىشوند. مادران تنها همانهايند كه ايشان را
زاييدهاند و اين مردان سخنى ناپسند و خلاف حقيقت مىگويند و خدا داراى عفو و
مغفرت است (2).
و
كسانى كه بعضى از زنان خود را ظهار مىكنند و سپس از آنچه گفتهاند پشيمان مىشوند
كفاره عملشان آزاد كردن يك برده قبل از تماس با زنان است. اين اندرزى است كه با آن
موعظه مىشويد و خدا بدانچه مىكنيد با خبر است (3).
حال
اگر كسى نتوانست برده آزاد كند كفارهاش دو ماه روزه پشت سر هم و قبل از تماس با
آن همسر است. پس اگر كسى توانايى اين را هم نداشت كفارهاش اطعام شصت مسكين است و
اين بدان جهت است كه به خدا و رسولش ايمان آوريد. و آنچه گفته شد حدود خدا است و
كافران عذابى دردناك دارند (4).
بطور
يقين كسانى كه با خدا و رسولش مخالفت مىكنند خوار و ذليل مىشوند هم چنان كه
پيشينيان آنان ذليل شدند چون با اينكه ما آياتى روشن نازل كرديم هيچ بهانهاى براى
مخالفت ندارند و كافران عذابى خوار كننده دارند (5).
و
اين عذاب در روزى است كه خدا همه آنان را مبعوث مىكند و بدانچه كردهاند خبر
مىدهد چون خدا اعمال آنان را شمرده و خود آنان فراموش كردهاند و خدا بر هر چيزى
ناظر و گواه است (6).
بيان
آيات
اين
سوره متعرض مطالب گوناگون از احكام و آداب و صفات است. قسمتى از آن مربوط به حكم
ظهار است، قسمتى هم مربوط به نجوى و بيخ گوشى سخن گفتن است.
قسمتى
هم مربوط به آداب نشستن در مجلس. و قسمتى راجع به اوصاف كسانى است كه با خدا و
رسولش مخالفت مىكنند، و يا با دشمنان دين دوستى مىورزند، و كسانى را كه از دوستى
با آنان احتراز مىكنند معرفى نموده، به وعدهاى جميل در دنيا و آخرت دلخوش
مىسازد.
اين
سوره به شهادت سياق آياتش در مدينه نازل شده.
(قَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّتِي تُجادِلُكَ فِي زَوْجِها وَ تَشْتَكِي إِلَى
اللَّهِ وَ اللَّهُ يَسْمَعُ تَحاوُرَكُما ...) در مجمع
البيان مىگويد: كلمه اشتكاء كه مصدر فعل تشتكى است، به
معناى اظهار ناراحتى است، و فرقش با كلمه شكايت اين است كه شكايت به
معناى
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 19 صفحه : 311