نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 19 صفحه : 30
2- آيا اين
تكذيب كنندگان، بدون مبدأ حياتى و مثل جمادات خلق شدهاند تا امر و نهى و تكليفى متوجهشان
نباشد؟[1].
3-
آيا اينان بدون علت و پديد آورندهاى، و بدون غرض و هدفى، و بدون ثواب و عقابى خلق
شدهاند كه به سخنان قرآن گوش نمىدهند؟[2].
4-
آيا اينان به باطل خلق شدهاند تا حساب و كتاب و امر و نهيى در كارشان نباشد؟[3].
اين
وجوهى بود كه در معناى آيه ذكر كردهاند، ولى وجهى كه ما آورديم هم به لفظ آيه
نزديكتر است، و هم عمومىتر است، چون تكذيب كنندگان، نسبت به عموم بشر بافتهاى
جدا تافته، فرض مىشوند.
(أَمْ هُمُ الْخالِقُونَ)- و يا اينكه خودشان خود را
آفريدهاند؟ و در نتيجه مخلوق خداى سبحان نيستند تا خدا به تربيت آنان پرداخته با
اوامر و نواهى خود، امورشان را تدبير كند؟
(أَمْ خَلَقُوا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بَلْ لا يُوقِنُونَ)
يعنى نه، بلكه اينطور مىپرسيم كه: مگر اين آقايان همه عالم را آفريدهاند؟ و در
نتيجه خودشان ارباب و آلهه عالم هستند، و در نتيجه شانشان أجل از اين شده كه كس
ديگرى را بندگى كنند و زير بار تكاليف عبوديت بروند، نه، هيچ يك از اينها نيست،
بلكه تنها مرضشان اين است كه مردمى بىيقين هستند.
(أَمْ عِنْدَهُمْ خَزائِنُ رَبِّكَ أَمْ هُمُ الْمُصَيْطِرُونَ)
يعنى نه، باز هم طور ديگر مىپرسيم، و آن اين است كه مىگوييم: نكند خزانههاى
پروردگار تو نزد ايشان است كه هر كسى را كه ايشان پيغمبر كنند پيغمبر است، و چون
تو را پيغمبر نمىدانند تو پيغمبر نيستى؟!(أَمْ هُمُ
الْمُصَيْطِرُونَ)- اصل كلمه مصيطرون از سيطره- با
سين- است، چيزى كه هست گاهى سين آن را به صاد قلب مىكنند و سيطره به
معناى غلبه و قهر است، و معناى جمله اين است كه: نه، اين بار مىگوييم نكند كه اين
تكذيب كنندگان بر خدا هم غالبند، و آن چنان بر او سيطره دارند كه اگر او نبوت و
رسالت به تو روزى كرده مىتوانند آن را از تو سلب كنند؟