نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 19 صفحه : 297
و در روايتى
كه از رسول خدا 6 نقل شده آمده كه مهاجرين بعد از نزول قرآن هفده سال در انتظار
بودند، و خداوند دلهايشان را هم چنان منتظر نگهداشت، تا آنكه آيه(أَ لَمْ يَأْنِ ...) نازل شد[1].
و لازمه اين روايت اين است كه سوره مورد بحث سال چهارم و يا پنجم از هجرت نازل شده
باشد.
و
در روايتى ديگر از ابن عباس آمده كه خداى تعالى دلهاى مهاجرين را به انتظار گذاشت،
تا بعد از سيزده سال از نزول قرآن فرمود:(أَ لَمْ يَأْنِ
...)[2]. و
لازمه اين روايت اين است كه سوره مورد بحث در ايام هجرت نازل شده باشد، و اين دو
روايت نيز با سياق آيات سوره نمىسازد.
و
نيز در الدر المنثور است كه: ابن جرير از براء بن عازب روايت كرده كه گفت: از رسول
خدا 6 شنيدم مىفرمود: مؤمنين امت من شهيدانند، آن گاه اين آيه را تلاوت فرمود:(وَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ أُولئِكَ هُمُ الصِّدِّيقُونَ وَ
الشُّهَداءُ عِنْدَ رَبِّهِمْ)[3].
و
در تفسير عياشى به سند خود از منهال قصاب روايت كرده كه گفت: به امام صادق (ع)
عرضه داشتم: دعا بفرما خدا شهادت را روزيم كند. فرمود: مؤمن خود شهيد است، و آن
گاه اين آيه را خواند[4].
مؤلف:
در اين معنا روايتى ديگر است، و ظاهر بعضى از آنها مانند همين روايت اين است كه
مىخواهد شهادت را به كشته شدن در راه خدا تفسير كند.
و
در تفسير قمى به سند خود از حفص به غياث روايت آورده كه گفت: به امام صادق (ع) عرضه
داشتم: فدايت شوم حد زهد در دنيا چيست؟ فرمود: حد آن را خداى تعالى در كتابش بيان
كرده، فرموده:(لِكَيْلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا
بِما آتاكُمْ)[5].
و
در نهج البلاغه امام (ع) فرموده: زهد تماميش بين دو كلمه از قرآن خلاصه شده، آنجا
كه مىفرمايد:(لِكَيْلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا
بِما آتاكُمْ)، و كسى كه