نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 19 صفحه : 295
بعضى[1]
از مفسرين در پاسخ اين سؤال كه چرا فوت شدن را به خود فوت شدنىها نسبت داد و
فرمود: (ما فاتَكُمْ)- آنچه از شما فوت مىشود ولى نعمتهاى
تازه رسيده را به خدا نسبت داده، و فرمود: ما اتيكم- آنچه خدا به شما
مىدهد ؟ گفتهاند: علتش اين است كه آمدن نعمت احتياج به علت دارد، ولى فوت
آن احتياجى به مفوت (كسى كه آن را فوت كند) ندارد، چون فوت و فنا، ذاتى هر چيز
است، اگر به طبع خودش واگذار شود فوت مىشود و باقى نمىماند، به خلاف حاصل شدن
نعمت و بقاى آن كه علت مىخواهد، و آن خداست، پس بايد بقاى نعمت و خود نعمت را به
خدا نسبت داد.
(وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ)-
مختال به كسى مىگويند كه دچار خيلاء و تكبر شده باشد، و تكبر را از اين جهت
خيلاء مىگويند كه متكبر چيزى را كه در خود سراغ دارد فضيلتى براى خود خيال
مىكند- راغب چنين گفته.[2] و
فخور به معناى كسى است كه زياد افتخار و مباهات مىكند، و اختيال (كه مصدر
است براى كلمه مختال)، و نيز افتخار ناشى از اين مىشود كه انسان توهم كند كه آنچه
نعمت دارد به خاطر استحقاق خودش است، و اين بر خلاف حق است، چون او فعلى را كه
بايد مستند به تقدير خدا كند به استقلال نفس خود كرده، و اين اختيال و افتخار هر
دو از رذائل نفسند، كه خدا آن را دوست نمىدارد.
(الَّذِينَ يَبْخَلُونَ وَ يَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبُخْلِ ...)
اين جمله صفت و نشانى كل مختال فخور را مىدهد، و مىفهماند كه اگر خدا آن دو را
دوست نمىدارد، چرا نمىدارد، براى اينكه اگر بخل مىورزند انگيزهشان اين است كه
مال خود را كه تكيهگاه آنان در اين اختيال و افتخار است از دست ندهند، و اگر به
مردم هم سفارش مىكنند كه آنها هم بخل بورزند براى اين است كه هر چه را براى خود
مىخواهند براى ديگران نيز مىخواهند، و نيز مىخواهند كه سخاوت و بذل و بخشش در
مردم شايع نشود، چون اگر شايع شود بخل آنان بيشتر نمود مىكند، و مردم بيشترى
مىفهمند كه فلانى بخيل است.
(وَ مَنْ يَتَوَلَّ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ)-
يعنى كسانى از انفاق در راه خدا رو گردانند، و از مواعظ او پند نمىگيرند كه
اطمينان قلبى برايشان حاصل نمىشود، كه صفت دنيا و نعمت بهشت همان است كه خدا بيان
كرده، و همچنين باور ندارند كه تقدير امور به دست او