نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 19 صفحه : 289
زير خالى
نيست: يا لعب و بازى است، يا لهو و سرگرم كننده، يا زينت است، (كه حقيقتش جبران
نواقص درونى خود با تجمل و مشاطهگرى است)، يا تفاخر است، و يا تكاثر، و همه اينها
همان موهوماتى است كه نفس آدمى بدان و يا به بعضى از آنها علاقه مىبندد، امورى
خيالى و زائل است كه براى انسان باقى نمىماند، و هيچ يك از آنها براى انسان كمالى
نفسانى و خيرى حقيقى جلب نمىكند.
و
از شيخ بهايى (رحمه اللَّه) نقل شده كه گفته است: اين پنج خصلتى كه در آيه شريفه
ذكر شده، از نظر سنين عمر آدمى و مراحل حياتش مترتب بر يكديگرند، چون تا كودك است
حريص در لعب و بازى است، و همين كه به حد بلوغ مىرسد و استخوانبنديش محكم مىشود
علاقهمند به لهو و سرگرمىها مىشود، و پس از آنكه بلوغش به حد نهايت رسيد، به
آرايش خود و زندگيش مىپردازد و همواره به فكر اين است كه لباس فاخرى تهيه كند،
مركب جالب توجهى سوار شود، منزل زيبايى بسازد، و همواره به زيبايى و آرايش خود
بپردازد، و بعد از اين سنين به حد كهولت مىرسد آن وقت است كه (ديگر به اينگونه
امور توجهى نمىكند، و برايش قانع كننده نيست، بلكه) بيشتر به فكر تفاخر به حسب و
نسب مىافتد، و چون سالخورده شد همه كوشش و تلاشش در بيشتر كردن مال و اولاد صرف
مىشود.
[مثلى
براى بيان فريبندگى دنيا]
(كَمَثَلِ غَيْثٍ أَعْجَبَ الْكُفَّارَ نَباتُهُ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَراهُ مُصْفَرًّا
ثُمَّ يَكُونُ حُطاماً)- اين قسمت از آيه، زندگى دنيا را كه
انسان فريب خورده دل به آن مىبندد، و چيزى نمىگذرد كه به حكم اجبار همه را از كف
مىدهد، با مثالى تشريح و بيان مىكند.
كلمه
غيث به معناى باران است، و كلمه كفار جمع كافر به معناى زراعت
كار است[1] و
كلمه يهيج از هيجان است، كه به معناى حركت است، و كلمه
حطام به معناى گياهى است كه از شدت خشكيدگى مىشكند.
و
معناى آيه اين است كه: مثل زندگى دنيا در بهجت و فريبندگيش و سپس در زوال و از دست
رفتنش، مانند بارانى است كه به موقع مىبارد، و باعث روييدن گياهان و زراعتها
مىشود و زراعتكاران از روييدن آنها خوشحال مىشوند، و آن زراعت و گياه هم چنان
رشد مىكند تا به حد نهايى نموش برسد، و رفته رفته رو به زردى بگذارد، و سپس گياهى
خشكيده و شكسته شود، و بادها از هر سو به سوى ديگرش ببرند.
[1] اينكه گفته به زارع و كشاورز، كافر مىگويند به خاطر اين است
كه بذر را در زير خاك پنهان مىكند، و اين كه كافر را هم كافر مىگويند به خاطر
اين است كه حق را پنهان مىكند.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 19 صفحه : 289