responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 19  صفحه : 278

مى‌گويند، و در اين خطاب خود كفار را هم اضافه مى‌كنند، چون منافقين هم در واقع كافرند، و تنها فرقى كه كفار با ايشان دارند اين است كه كفر خود را علنى و اظهار مى‌كنند، و مؤمنين در اين خطاب مى‌گويند امروز هر كسى در گرو عمل خويش است، هم چنان كه در قرآن كريم فرموده بود:(كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ رَهِينَةٌ)[1] اينجا مثل دنيا نيست كه بتوانيد با دادن رشوه جرم خود را بخريد، امروز از كسى فديه و عوض نمى‌گيرند، و شما نمى‌توانيد از اين راه خود را از عذاب خلاص كنيد، چون راه نجات يافتن از هر گرفتارى يا دادن عوض است، كه انسان بدهد و خود را از گرو آن عذاب درآورد، و يا پارتى و يارى ياوران است كه شما هيچ يك را نداريد، اولى را با جمله‌(فَالْيَوْمَ لا يُؤْخَذُ مِنْكُمْ فِدْيَةٌ ...) نفى كردند، و دومى را با جمله‌(مَأْواكُمُ النَّارُ).

(مَأْواكُمُ النَّارُ هِيَ مَوْلاكُمْ وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ)- در اين جمله به طور كلى هر نوع ناصرى كه بتواند منافقين و كفار را يارى دهد و از آتش برهاند نفى كرده، مگر يك ياور را، آن هم خود آتش است، كه مى‌فرمايد: (هِيَ مَوْلاكُمْ‌)- تنها آتش ياور شما است ، چون جمله مذكور انحصار را مى‌رساند، و منظور از مولى همان ناصر است، و جمله مذكور نوعى طعنه زدن است، (مثل اينكه به جنايت كارى بگويند: راه نجات و تنها ياورت چوبه دار است).

ممكن هم هست كلمه مولى در اينجا به معناى متصدى امر باشد، چون كفار در دنيا براى برآوردن حوايج زندگيشان از خوردنى و نوشيدنى و جامه و همسر و مسكن غير خدا را مى‌خواندند، و حقيقت غير خدا همان آتش است، پس همانطور كه مولاى ايشان در دنيا غير خدا بود، در آخرت هم مولايشان آتش خواهد بود، چون همين آتش است كه حوائج آنان را بر مى‌آورد، طعامى از زقوم، و شرابى از حميم، و جامه‌اى بريده از آتش، و همسرانى از شيطانها، و مسكنى در درون دوزخ برايشان فراهم مى‌كند، و خداى سبحان در جاهاى ديگر كلامش، در آياتى بسيار از آن خبر داده.

بحث روايتى [ (رواياتى در ذيل آيه مربوط به انفاق قبل از فتح و بعد از فتح، گفتگوى منافقان و مؤمنان در قيامت و روايتى در باره آرزوى دراز)]

در الدر المنثور است كه ابن جرير، ابن ابى حاتم، ابن مردويه، و ابو نعيم (در كتاب دلائل) از طريق زيد بن اسلم، از عطاء بن يسار، از ابى سعيد خدرى، روايت كرده كه گفت:


[1] هر كسى در گرو اعمالى است كه كرده. سوره مدثر، آيه 38.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 19  صفحه : 278
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست