نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 19 صفحه : 27
خواهد گرفت،
در حالى كه مردم متقى در بهشتها با چشمى روشن و دلى خرسند قرار دارند، اينك در اين
آيات به رسول گراميش دستور مىدهد دعوت خود را هم چنان ادامه دهد و تذكر خود را
متوقف نسازد، و اشاره مىكند به اينكه آن جناب صلاحيت اقامه دعوت حقه را دارد، و
اين تكذيب كنندگان در تكذيب او و رد دعوتش هيچ عذرى ندارند. و آنچه را كه عذر براى
آنان تصور مىشود همه را نفى كرده. و آن عذرها، شانزده عذر است كه بعضى از آنها
مربوط به رسول خدا 6 است، كه اگر موجه باشد معنايش اين است كه: آن جناب صلاحيت
براى پيروى ندارد، عذرهايى است كه از قبول سخن او جلوگيرى مىكند، مانند اينكه آن
جناب كاهن، يا جن زده يا شاعر و يا دروغپرداز بر خدا باشد، و يا خواسته باشد با
دعوتش مردم را سرگرم كند. و قسمتى ديگر از آنها مربوط به خود تكذيبكنندگان است،
مثل اينكه ايشان بدون خالق به وجود آمده باشند، و يا خود، خالق خويشتن باشند، و يا
عقلشان حكم كند به اينكه بايد دعوت آن جناب را تكذيب كنند، و از اين قبيل عذرهايى
ديگر، و آيات مورد بحث علاوه بر رد اين اعذار، كفار را بر تكذيبشان شديدا توبيخ
مىكند.
(فَذَكِّرْ فَما أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِكاهِنٍ وَ لا مَجْنُونٍ)
اين آيه نتيجهاى است كه از اخبار مؤكد به وقوع عذاب الهى در روز قيامت، و از
اينكه فرموده بود متقين از آن عذاب محفوظ و در جنات نعيم كاميابند، گرفته مىشود.
پس
اين آيه شريفه در معناى اين است كه گفته شود: حال كه آن اخبار حق است، پس تو به
كار تذكر دادن خود بپرداز و بدان كه تو به حق تذكر مىدهى و انذار مىكنى، و آن
طور كه به تو نسبت مىدهند كاهن و مجنون نيستى.
و
اينكه كاهن نبودنش را مقيد كرد به قيد بنعمة ربك ، خواست تا بر خصوص آن
جناب منت گذارد.
و
خلاصه، خواست بفرمايد كاهن نبودن و مجنون نبودن، اختصاص به تو ندارد، بيشتر مردم
همينطورند، ولى در تو نعمت خاصى است كه نمىگذارد در معرض چنين صفاتى قرار بگيرى.
و كوتاه سخن اينكه: كهانت و ديوانگى و امثال آن از تو محال است، بخلاف ساير مردم
كه در معرض آن هستند.
(أَمْ يَقُولُونَ شاعِرٌ نَتَرَبَّصُ بِهِ رَيْبَ الْمَنُونِ)
كلمه أم منقطعه و به معناى بلكه است، نه متصله و به
معناى و يا . و كلمه تربص به معناى انتظار است.
در
مجمع البيان مىگويد: تربص به معناى انتظار مخصوص است، و آن اينكه فلان
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 19 صفحه : 27