responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 19  صفحه : 251

است ذكر كرد، و همه سوره‌هايى كه با تسبيح خدا آغاز شده، يعنى سوره حشر، صف، جمعه و تغابن، كه بعضى با كلمه سبح و بعضى ديگر با كلمه يسبح آغاز شده‌اند، نظير سوره مورد بحث است.

[بيان اينكه تسبيح آنچه در آسمان‌ها و زمين است تسبيح حقيقى است نه مجازى و به زبان حال‌]

(سَبَّحَ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ) تسبيح كه مصدر فعل سبح است، به معناى منزه داشتن است، و منزه داشتن خدا به اين است كه هر چيزى را كه مستلزم نقص و حاجت و ناسازگارى با ساحت كمال او باشد از ساحت او نفى كنى، و معتقد باشى كه خداى تعالى داراى چنين صفات و اعمالى نيست، و كلمه ما در جمله مورد بحث موصوله است، و مراد از آن تمامى موجوداتى است كه در آسمانها و زمين هستند، چه آنها كه مانند ملائكه و جن و انس داراى عقل و شعورند، و چه آنهايى كه چون جمادات فاقد عقلند، و اگر بگويى كلمه ما راجع به موجودات فاقد عقلند، (و در فارسى به چيزى ترجمه مى‌شود)، و على القاعده بايد شامل عقلا نشود، در پاسخ مى‌گوييم: بلى همين طور است، ليكن در جايى كه قرينه‌اى باشد كه بفهماند منظور از كلمه ما عقلا و غير عقلا هر دو است، اشكالى ندارد، و در آيه مورد بحث قرينه‌اى كه دلالت كند بر اينكه منظور عموم موجودات است چه عقلا و چه غير عقلا وجود دارد، و آن قرينه اين است كه اسمايى از خداى سبحان بر مى‌شمارد كه مخصوص عقلا است، مانند احياء و علم بذات الصدور ، يعنى علم و آگاهى به نيت‌هايى كه در درون دلها است و معلوم است كه اين دو صفت مربوط به موجودات داراى شعور، و صفت دوم مربوط به عقلا است.

پس معناى آيه اين شد كه: تمامى موجوداتى كه در آسمانها و زمين است، و خلاصه تمامى عالم، خداى سبحان را منزه مى‌دارد. و مراد از تسبيح خداى تعالى حقيقت معناى تسبيح است، نه اينكه خواسته باشد به طور مجاز نسبت تسبيح به آنها داده باشد، يعنى خواسته باشد بفرمايد: هر موجود كه در آسمانها و زمين است با هستى خود دلالت مى‌كند بر اينكه پديد آورنده‌اى منزه از هر نقص و متصف به كل كمال دارد، و نه اينكه خواسته باشد به طور عموم مجاز نسبت تسبيح به آنها داده باشد، يعنى بفهماند كه تمامى موجودات دلالت دارند بر نزاهت خداى تعالى از هر نقص و عيب. چيزى كه هست عقلاى از موجودات اين دلالت را با زبان سر ايفا مى‌كنند و مى‌گويند: سبحان اللَّه سبحان اللَّه و يا به فارسى مى‌گويند: خدا منزه از هر نقص و حاجت است و غير عقلا اين دلالت را به لسان حال ايفا مى‌كنند، بلكه همانطور كه گفتيم معناى حقيقى كلمه منظور است، و موجودات چه عقلا و چه غير عقلا همه خدا را به تمام معنى الكلمه و به حقيقت معنى الكلمه تسبيح مى‌گويند، بدليل اينكه در جاى‌

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 19  صفحه : 251
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست