نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 19 صفحه : 215
[اقوال
مختلف در باره مقصود از حنث عظيم كه اصحاب شمال بر آن اصرار
مىورزيدند]
(وَ كانُوا يُصِرُّونَ عَلَى الْحِنْثِ الْعَظِيمِ) در مجمع
البيان مىگويد: كلمه حنث به معناى شكستن عهد و پيمان مؤكد به سوگند
است، و اصرار در شكستن چنين عهدى به اين است كه: به اين عمل ناستوده هم چنان ادامه
دهد، و به هيچ وجه دست از آن برندارد[1].
و
شايد اين معنا از سياق استفاده بشود كه اصرار بر حنث عظيم عبارت است از اينكه
استكبار از پرستش و بندگى پروردگار خود دارند، عبادتى كه بر حسب فطرت بر آن پيمان
بسته بودند، و در عالم ذر بر طبق آن ميثاق داده بودند، و در عين سپردن چنين پيمانى
فطرى غير پروردگار خود را اطاعت كنند، و اين پيمان شرك مطلق است.
بعضى[2]
هم گفتهاند: اصلا كلمه حنث به معناى گناه عظيم است، و اگر با اين حال
كلمه مذكور را به وصف عظيم توصيف كرده، با اينكه عظيم در معناى خود كلمه خوابيده،
براى مبالغه است، و منظور از حنث عظيم شرك به خدا است.
بعضى[3]
ديگر گفتهاند: حنث عظيم به طور كلى به معناى هر گناه كبيره است.
بعضى[4]
هم گفتهاند: سوگند خوردن بر اين ادعا است كه قيامت دروغ است، و اين سوگند در آيه
شريفه(وَ أَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمانِهِمْ لا يَبْعَثُ
اللَّهُ مَنْ يَمُوتُ)[5]
حكايت شده مىفرمايد: مشركين سوگندهاى غلاظ و شدادى به خدا مىخورند كه خدا مردگان
را زنده نمىكند، ولى لفظ آيه مورد بحث مطلق است، نه از آن خصوص عهدشكنى متبادر
است، و نه شرك به خدا، و نه گناهان كبيره، و نه سوگند بر نبودن معاد، و چون آيه
مطلق است پس با احتمال ما بهتر مىسازد كه گفتيم: عبارت است از اطاعت غير خدا كه
اين نيز مطلق است و شامل همه آن احتمالات مىشود.
(وَ كانُوا يَقُولُونَ أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا
لَمَبْعُوثُونَ أَ وَ آباؤُنَا الْأَوَّلُونَ) سخنى است
از منكرين معاد كه ريشه و اساسى به جز استبعاد ندارد، و به همين علت استبعاد حشر
خود را با حشر پدران خود تاكيد كردند، چون حشر پدران پوسيده به نظر آنان بعيدتر
است، و تقدير كلام او آباؤنا الاولون مبعوثون است، يعنى آباء و پدران
گذشته ما نيز مبعوث مىشوند؟