نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 19 صفحه : 197
ذلتشان
هويدا بود، ولى در قيامت اثر از عزت كفار و فساق و نشانهاى از ذلت متقين
نمىماند.
(إِذا رُجَّتِ الْأَرْضُ رَجًّا) كلمه رج كه از
ماده راء، جيم، جيم است، به معناى تكان دادن به شدت چيزى است، و در
اين آيه منظور از آن زلزله قيامت است، كه خداى سبحان در آيه(إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَيْءٌ عَظِيمٌ)[1] آن
را بس عظيم توصيف كرده، در خود آيه مورد بحث نيز با آوردن كلمه رجا
همين عظمت را فهمانده، چون معمولا آوردن مفعول مطلق براى افاده اينگونه نكتهها
است (وقتى مىگويى: من فلان كس را زدم و چه زدنى معنايش اين است كه نحوه زدنم طورى
بود كه ديگر قابل بيان نيست) در آيه مورد بحث نيز مىفرمايد: چون زمين زلزله
مىشود زلزلهاى كه شدتش قابل وصف نيست، و جمله مورد بحث بدل از جمله(إِذا وَقَعَتِ الْواقِعَةُ)، و يا عطف بيان براى آن است، به هر
حال در مقام توضيح آن است.
(وَ بُسَّتِ الْجِبالُ بَسًّا فَكانَتْ هَباءً مُنْبَثًّا)
اين آيه عطف است بر كلمه رجت ، و كلمه بس - با تشديد سين-
به معناى خرد كردن است، يعنى جسمى را كه داراى حجمى بوده آن قدر بكوبى تا مانند
آرد به صورت ذراتى در آيد.
بعضى[2]
هم گفتهاند: كلمه بس به معناى به راه انداختن چيزى است، در
حقيقت بس جبال ، همان معنايى را مىرساند كه آيه شريفه(وَ سُيِّرَتِ الْجِبالُ)[3]
مىرساند.
و
كلمه هباء به معناى غبار است.
بعضى[4]
هم گفتهاند: به معناى يك دانه ذره از غبار است، كه وقتى نور آفتاب از پنجره به
درون خانه مىتابد اين دانهها در شعاع آن نور ديده مىشوند. و كلمه
منبث اسم فاعل و يا مفعول از مصدر باب انفعال، يعنى انبثاث است،
و انبثاث به معناى متفرق شدن، و متلاشى شدن چيزى است، و معناى آيه روشن است.
(وَ كُنْتُمْ أَزْواجاً ثَلاثَةً) كلمه زوج به معناى صنف
است، پس ازواج سهگانه يعنى اصناف سهگانه، و خطاب در اين جمله كه
مىفرمايد: در آن روز شما اصنافى سهگانه خواهيد بود به عموم