responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 19  صفحه : 190

وقتى اين آيه را خواند كه‌(وَ لِمَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ جَنَّتانِ) من عرضه داشتم: يا رسول اللَّه هر چند زنا كرده باشد و مرتكب سرقت شده باشد؟ رسول خدا 6 بار ديگر خواند:(وَ لِمَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ جَنَّتانِ) من نيز براى بار دوم پرسيدم: هر چند زنا و سرقت كرده باشد؟ بار سوم خواندند:(وَ لِمَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ جَنَّتانِ)، من نيز پرسيدم: هر چند زنا و سرقت كرده باشد؟ فرمود: بله، هر چند بينى ابى الدرداء به خاك ماليده شود، (و او مخالف باشد)[1].

مؤلف: اين روايت خالى از اشكال نيست، براى اينكه در سابق خائف از مقام رب را معرفى كرديم، و كسى كه چنين باشد چگونه مرتكب اينگونه گناهان مهلك مى‌شود، علاوه بر اين، از خود همين ابى الدرداء روايتى نقل شده كه خط بطلان بر اين حديث مى‌كشد، و آن روايت را الدر المنثور چنين آورده: ابن جرير، ابن منذر، از يسار مولاى آل معاويه از ابى الدرداء روايت كرده‌اند كه در تفسير آيه‌(وَ لِمَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ جَنَّتانِ) گفت: وقتى اين آيه خوانده شد شخصى از ابى الدرداء پرسيد: هر چند زنا و سرقت كرده باشد؟ در پاسخ گفت:

كسى كه از مقام پروردگار خود پروا دارد، هرگز زناكار و سارق نبوده است‌[2].

و در تفسير قمى در ذيل جمله‌(قاصِراتُ الطَّرْفِ) از امام نقل كرده كه فرمود: حور العين آن قدر نورش روشن است كه چشم را مى‌زند، و نمى‌شود بدو خيره شد[3].

و در الدر المنثور است كه ابن مردويه از جعفر بن محمد از پدرش از جدش از رسول خدا 6 روايت كرده كه در معناى جمله‌(قاصِراتُ الطَّرْفِ) فرموده:

يعنى جز به همسران خود نظر نمى‌افكنند[4].

و در مجمع البيان در ذيل آيه‌(كَأَنَّهُنَّ الْياقُوتُ وَ الْمَرْجانُ) مى‌گويد: در حديث آمده كه زنان بهشتى آن قدر لطيفند كه مغز استخوان ساقشان ديده مى‌شود، هر چند كه هفتاد جامه از حرير پوشيده باشند[5].

مؤلف: اين معنا در عده‌اى از روايات وارد شده.

و در تفسير عياشى به سند خود از على بن سالم روايت كرده كه گفت: من از امام صادق (ع) شنيدم مى‌فرمود: آيه‌اى در كتاب خداست كه اين مطلب را مسجل‌


[1] ( 1 و 2) الدر المنثور، ج 6، ص 146.

[2] ( 1 و 2) الدر المنثور، ج 6، ص 146.

[3] تفسير قمى، ج 2، ص 346.

[4] الدر المنثور، ج 6، ص 147.

[5] مجمع البيان، ج 9، ص 208.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 19  صفحه : 190
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست