نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 19 صفحه : 19
و چه بسا
همين معناى استعارى در آيه مورد بحث، منظور باشد، و خود انسان رهنى باشد محفوظ و
حبس شده نزد خداى سبحان در مقابل عملى كه از نيك و بد كرده، تا جزاى آن را كه يا
ثواب است و يا عقاب به او بدهد، و اگر از عمل او چيزى كم كرده باشد و تمامى اعمالش
را جزا نداده باشد، قهرا خود انسان وثيقه و گرو همه اعمالش نمىشود، بلكه گرو بعضى
از اعمالش مىشود، و بعضى ديگر از اعمالش را ديگران، يعنى همان ذريهاى كه به او
ملحق شده تملك كرده است.
و
اينكه در جاى ديگر فرموده:(كُلُّ نَفْسٍ بِما
كَسَبَتْ رَهِينَةٌ إِلَّا أَصْحابَ الْيَمِينِ)[1] به
طورى كه از سياق بر مىآيد و به شهادت دو آيه بعدش كه مىفرمايد:(فِي جَنَّاتٍ يَتَساءَلُونَ عَنِ الْمُجْرِمِينَ)[2]
مراد اين است كه هر كس در گرو عذاب روز قيامت است.
بعضى[3]
هم گفتهاند: مراد از اينكه فرمود هر كس بدانچه كرده رهين است، اين است كه: در گرو
عمل زشت خويش است، هم چنان كه آيه سوره مدثر هم به همين دلالت مىكرد، چون اصحاب
يمين را استثناء مىنمود، و آيه مورد بحث، جمله معترضهاى است از صفات اهل عذاب كه
در بين صفات اهل بهشت قرار گرفته.
زمخشرى-
صاحب تفسير كشاف- آيه مورد بحث را حمل بر نوعى استعاره و مجاز گويى كرده، و به اين
وسيله تنافى بين آيه مورد بحث كه مىفرمايد: هر كس در گرو اعمال خويش است،
چه نيك باشد و چه بد . و آيه سوره مدثر كه مىفرمايد: هر كس در گرو
اعمال بد خويش است برداشته و گفته: گويا نفس عبد نزد خدا در گرو اعمال
صالحى است كه از او خواسته، هم چنان كه يك انسان، كارگر خود را گرو مىگيرد تا عملى
كه از او خواسته تمام كند، اگر تمام كرد رهايش مىكند، خدا هم تمامى بندگان را چه
نيكان و چه بدان را گرو مىگيرد، اگر آنچه از ايشان خواسته بود انجام داده بودند،
رهاشان مىكند، و گر نه، شكنجهاش مىدهد [4].
ولى
خواننده محترم توجه دارد صرف اين بيان نمىتواند اتصال جمله(كُلُّ امْرِئٍ بِما كَسَبَ رَهِينٌ) را به ما قبلش توجيه كند.
[1] هر كس وثيقه و گرو اعمالى است كه كرده، مگر اصحاب يمين. سوره
مدثر، آيه 38 و 39.
[2] مؤمنين در بهشتها از يكديگر سراغ مجرمين را مىگيرند. سوره
مدثر، آيه 41.