نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 19 صفحه : 183
اشاره به
ايشان است، عبارتند از اهل اخلاص، آنهايى كه خاضع در برابر جلال خداى تعالى هستند،
و او را بدين جهت عبادت مىكنند كه او اللَّه (عز اسمه) است، نه بدين جهت كه جهنم
دارد، و نه به طمع بهشت و ثوابى كه مىدهد، و بعيد نيست اين طايفه همان كسانى
باشند كه در سوره بعدى بعد از آنكه مردم را سه دسته مىكند، در باره دسته سوم
مىفرمايد:(وَ
السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُولئِكَ الْمُقَرَّبُونَ)[1].
[اقوال
مختلف در باره اينكه خائف از مقام رب دو بهشت دارد]
و
اما اينكه فرموده: اين خائفان دو بهشت دارند، مفسرين در معنايش حرفها زدهاند:
بعضى[2]
گفتهاند: يك بهشت منزل شخصى او است، كه دوستانش در آنجا زيارتش مىكنند، و يكى هم
منزل خدمتكاران و همسران او است (به عبارت سادهتر منظور از دو بهشت بيرونى و
اندرونى است).
بعضى[3]
ديگر گفتهاند: منظور از دو بهشت باغى است كه بيرون قصر دارد، و باغى كه داخل قصرش
دارد (باز نظير توانگران دنيا كه يك باغچه در منزل دارند، و در آن گلكارى مىكنند،
و باغى در بيرون شهر و در ييلاق دارند، كه در آنجا انواع ميوهها و چمنزارها درست
مىكنند).
بعضى[4]
ديگر گفتهاند: معنايش اين است كه: در آخرت دو بهشت جداى از هم دارد، تا هر گاه از
اين بهشت خسته شد به آن بهشت ديگر رود، تا لذتش به حد كمال برسد.
بعضى[5]
ديگر گفتهاند: يك بهشت در برابر عقايد حقهاش به او مىدهند، و بهشتى ديگر در
برابر اعمال صالحى كه كرده.
بعضى[6]
ديگر گفتهاند: يك بهشت در برابر اعمال صالحه و اطاعتهايى كه كرده، و يك بهشت ديگر
در برابر ترك گناهانى كه مىتوانسته است مرتكب شود.
بعضى[7]
ديگر گفتهاند: يك بهشت جسمانى است و يكى روحانى، و اين اقوال به طورى كه ملاحظه
مىفرماييد اقوالى است كه هيچ دليلى در آيه مورد بحث و يا در سراسر قرآن كريم بر
آنها وجود ندارد، (و در حقيقت از مقايسه آخرت با وضع دنيا ناشى شده است).
بعضى[8]
هم گفتهاند: يك بهشت را به خاطر استحقاقى كه دارد به او مىدهند، و يك بهشت ديگر
را فقط به عنوان تفضل ارزانيش مىدارد. در بين همه أقوالى كه ملاحظه كرديد ممكن
است بگوييم اين قول بهتر است، چون آيه شريفه
[1] و( سومين گروه) پيشگامان پيشگام( كه در ايمان بر همه پيشى
گرفتند) آنان مقربان درگاهند.
سوره واقعه، آيه 10 و 11.
[2] ( 2 و 3 و 4 و 5 و 6 و 7 و 8) روح المعانى، ج 27، ص 116.
[3] ( 2 و 3 و 4 و 5 و 6 و 7 و 8) روح المعانى، ج 27، ص 116.
[4] ( 2 و 3 و 4 و 5 و 6 و 7 و 8) روح المعانى، ج 27، ص 116.
[5] ( 2 و 3 و 4 و 5 و 6 و 7 و 8) روح المعانى، ج 27، ص 116.
[6] ( 2 و 3 و 4 و 5 و 6 و 7 و 8) روح المعانى، ج 27، ص 116.
[7] ( 2 و 3 و 4 و 5 و 6 و 7 و 8) روح المعانى، ج 27، ص 116.
[8] ( 2 و 3 و 4 و 5 و 6 و 7 و 8) روح المعانى، ج 27، ص 116.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 19 صفحه : 183