نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 19 صفحه : 180
(وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ)[1] و آيه(فَوَ رَبِّكَ لَنَسْئَلَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ)[2] ندارد، براى اينكه روز قيامت مواقف مختلفى دارد،
در بعضى از آن مواقف مردم بازخواست مىشوند، و در بعضى ديگر مهر بر دهانهايشان زده
مىشود، و در عوض اعضاى بدنشان سخن مىگويد، و در بعضى مواقف ديگر از سيماشان
شناخته مىشوند.
(يُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِيماهُمْ فَيُؤْخَذُ بِالنَّواصِي وَ
الْأَقْدامِ) اين آيه در مقام پاسخ از پرسشى تقديرى است، گويا كسى مىپرسد: خوب
وقتى از گناهشان پرسش نمىشوند پس از كجا معلوم مىشود گنهكارند؟ در پاسخ
فرموده: مجرمين از سيمايشان شناخته مىشوند ... ، و به همين خاطر جمله
مورد بحث را با واو عاطفه عطف به ما قبل نكرد، و نفرمود: در آن روز كسى از
جن و انس از گناهش سؤال نمىشود، و مجرمين از سيمايشان شناخته مىشوند بلكه
بدون واو عاطفه فرمود: مجرمين ... تا بفهماند اين جمله پاسخ از سؤالى
است كه در كلام نيامده، و منظور از سيما نشانهاى است كه از چهره مجرمين نمودار
است.
(فَيُؤْخَذُ بِالنَّواصِي وَ الْأَقْدامِ)- اين جمله
به خاطر اينكه حرف فاء بر سرش در آمده، فرع و نتيجه شناسايى مذكور
است، و كلمه نواصى جمع ناصيه است، كه به معناى موى جلو سر است، و
كلمه اقدام جمع قدم است، و جمله بالنواصى نائب فاعل
جمله يؤخذ است، معناى تحت اللفظى آن موى جلو سرها گرفته
مىشود است.
و
معناى آيه اين است كه: احدى از گناهش پرسش نمىشود- مجرمين با علامتى كه در
چهرههاشان نمودار مىگردد شناخته مىشوند، در نتيجه موى جلو سرشان و پاهايشان را
مىگيرند و در آتش مىاندازند.
(هذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِي يُكَذِّبُ بِهَا الْمُجْرِمُونَ يَطُوفُونَ بَيْنَها وَ
بَيْنَ حَمِيمٍ آنٍ) اين دو آيه حكايت گفتارى است كه در
آن روز به مجرمين گفته مىشود، چيزى كه هست جمله يقال- گفته مىشود از
ابتداى آن حذف شده، و تقدير كلام يقال هذه جهنم التي ... است، يعنى آن
روز به مجرمين گفته مىشود: اين است آن جهنمى كه مجرمين تكذيبش مىكردند.
مرحوم
طبرسى در مجمع البيان گفته: ممكن است خطاب در اين جمله به رسول خدا
[1] ايشان را نگهداريد كه بايد بازخواست و سؤال شوند. سوره
صافات، آيه 24.
[2] پس به پروردگارت سوگند كه به طور حتم از ايشان از همگيشان
سؤال خواهيم كرد. سوره حجر، آيه 92.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 19 صفحه : 180