responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 19  صفحه : 168

و اگر كشتى‌ها را ملك خداى تعالى دانسته با اينكه كشتى را انسانها مى‌سازند، بدين جهت است كه تمامى سبب‌هايى كه در ساختن كشتى دخالت دارند، از چوب و آهن و ساير اجزايى كه كشتى از آن تركيب مى‌يابد، و انسانى كه اين اجزا را تركيب مى‌كند، و صورت كشتى به آن مى‌دهد، و نيز شعور اين انسان و فكر و اراده‌اش همه مخلوق خدا و مملوك اوست، قهرا نتيجه عمل انسان هم كه يا كشتى است و يا چيز ديگر ملك خداى تعالى است.

پس منعم حقيقى كشتى‌ها به انسان، خدا است، چون خداى تعالى به انسانها الهام كرد كه چگونه كشتى بسازند و اينكه چه منافع و آثارى مترتب بر اين صنع هست، و نيز راه استفاده از منافع بسيار آن را او الهام فرمود.

[مراد از فناى هر كه بر زمين است و وجه اينكه آن را از جمله نعمت‌هاى الهى شمرده است‌]

(كُلُّ مَنْ عَلَيْها فانٍ وَ يَبْقى‌ وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلالِ وَ الْإِكْرامِ) ضمير عليها به زمين بر مى‌گردد، و معناى آيه اين است كه: هر جنبنده داراى شعورى كه بر روى زمين است به زودى فانى خواهد شد، و اين آيه مساله زوال و فناى جن و انس را مسجل مى‌كند، و اگر فرمود: (كُلُّ مَنْ عَلَيْها)- هر كس بر روى زمين است و نفرمود كل ما عليها- هر چيز كه بر روى زمين است و خلاصه اگر مساله فنا و زوال را به صاحبان شعور اختصاص داد، نه از اين جهت بوده كه موجودات بى‌شعور فانى نمى‌شوند، بلكه از اين بابت بوده كه زمينه كلام زمينه شمردن نعمت‌هايى است كه به صاحبان شعور ارزانى داشته، نعمتهاى دنيايى و آخرتى، و معلوم است كه در چنين زمينه‌اى مناسب همان است كه در باره فناى اين طبقه سخن بگويد.

در ضمن با توجه به اينكه كلمه فان- فانى ظهور در آينده دارد، و سياق آيه نيز ظهور در اين دارد كه از آينده‌اى خبر مى‌دهد، از جمله (كُلُّ مَنْ عَلَيْها فانٍ‌) اين نكته هم به طور اشاره استفاده مى‌شود كه مدت و أجل نشاه دنيا با فناى جن و انس به سر مى‌آيد و عمرش پايان مى‌پذيرد، و نشاه آخرت طلوع مى‌كند، و هر دو مطلب يعنى فناى جانداران صاحب شعور زمين، و طلوع نشاه آخرت كه نشاه جزا است، از نعمتها و آلاى خداى تعالى است، چون زندگى دنيا حياتى است مقدمى براى غرض آخرت و معلوم است كه انتقال از مقدمه به غرض و نتيجه، نعمت است.

با اين نكته گفتار بعضى‌[1] از مفسرين پاسخ داده مى‌شود كه گفته‌اند: فناء چه نعمتى هست كه آيه شريفه آن را از آلاء و نعمتهاى الهى شمرده؟ و حاصل جواب اين است كه:


[1] مجمع البيان، ج 9، ص 202.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 19  صفحه : 168
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست