responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 19  صفحه : 115

برايشان نبود.

و مراد از كلمه يوم قطعه‌اى از زمان است، نه روز لغوى كه يك هفتم هفته است، چون در جاى ديگر فرموده:(فَأَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ رِيحاً صَرْصَراً فِي أَيَّامٍ نَحِساتٍ)[1] و باز در جاى ديگر در باره همين قوم فرموده:(سَخَّرَها عَلَيْهِمْ سَبْعَ لَيالٍ وَ ثَمانِيَةَ أَيَّامٍ حُسُوماً)[2].

بعضى‌[3] هم كلمه نحس را به سرد معنا كرده‌اند.

(تَنْزِعُ النَّاسَ كَأَنَّهُمْ أَعْجازُ نَخْلٍ مُنْقَعِرٍ) فاعل فعل تنزع ضميرى است كه به كلمه ريح بر مى‌گردد، و معنايش اين است كه باد انسانها را از زمين مى‌كند، و همچنين تنه‌هاى درخت خرما را از أعجاز آنها يعنى از پايين آنها مى‌كند، و كلمه منقعر به معناى چيزى است كه از ريشه كنده شود، و معناى آيه روشن است، چيزى كه از آيه استفاده مى‌شود و بايد خاطرنشان كرد اين است كه:

قوم عاد مردمى قوى هيكل بوده‌اند.

( فَكَيْفَ كانَ عَذابِي‌) ...(مُدَّكِرٍ ) تفسير اين دو آيه قبلا گذشت.

گفتارى در چند فصل پيرامون سعادت و نحوست ايام و طيره‌[4] و فال‌

[سعادت و نحوست ايام (از نظر عقل، قرآن و سنت)]

1- در سعادت و نحوست ايام:

نحوست روز و يا مقدارى از زمان به اين معنا است كه در آن زمان بغير از شر و بدى حادثه‌اى رخ ندهد، و اعمال آدمى و يا حد اقل نوع مخصوصى از اعمال براى صاحب عمل بركت و نتيجه خوبى نداشته باشد، و سعادت روز درست بر خلاف اين است.

و ما به هيچ وجه نمى‌توانيم بر سعادت روزى از روزها، و يا زمانى از ازمنه و يا نحوست آن اقامه برهان كنيم، چون طبيعت زمان از نظر مقدار، طبيعتى است كه اجزا و


[1] ما در روزهايى نحس بادى تند بر آنان روانه كرديم. سوره حم سجده، آيه 16.

[2] آن باد را هفت شب و هشت روز پى در پى بر آنان گماشت. سوره الحاقه، آيه 7.

[3] مفردات راغب، ماده نحس .

[4] طيره- شگون بد، فال بد، لغت نامه دهخدا.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 19  صفحه : 115
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست