responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 19  صفحه : 114

هر يك از اين دو قسم ذكر خود دو قسم است، يكى ذكر با نسيان و فراموشى، يكى هم ذكر بدون فراموشى و با ادامه حفظ، البته به هر قولى هم ذكر مى‌گويند[1].

و معناى آيه اين است كه: سوگند مى‌خورم كه ما قرآن را آسان كرديم تا به وسيله آن متذكر شوند، و خداى تعالى و شؤون او را ياد آورند، آيا متذكرى هست كه با قرآن متذكر گشته به خدا ايمان آورد، و به دين حقى كه به آن دعوت مى‌كند متدين شود؟! پس آيه شريفه دعوتى است عمومى به تذكر به قرآن بعد از مسجل كردن صدق انذار و شدت عذابى كه از آن انذار كرده.

(كَذَّبَتْ عادٌ فَكَيْفَ كانَ عَذابِي وَ نُذُرِ) از اينجا داستانى ديگر از داستانهايى كه در آن ازدجار و انذار است آغاز مى‌كند، و اگر اين قصه را عطف به سابق نكرده و بدون كلمه واو فرمود: كذبت ، و همچنين قصه‌هاى بعدى را هم بدون واو عاطفه آورد، براى اين بود كه هر يك از اين داستانها مستقل و جداى از ديگرى است، و خودش به تنهايى كافى در ازدجار و انذار، و رساندن عظمت عذاب است، اگر كسى با آن پند پذيرد.

جمله‌(فَكَيْفَ كانَ عَذابِي وَ نُذُرِ) در مقام توجيه دادن دلهاى شنونده به چيزى است كه به ايشان القاء مى‌كند، و آن عبارت است از كيفيت عذاب هولناكى كه بيانش با جمله‌(إِنَّا أَرْسَلْنا ...) شروع مى‌شود، و اين جمله مانند جمله قبليش در مقام هول‌انگيزى و تسجيل شدت عذاب و تصديق انذار نيست تا تكرار جمله‌(فَكَيْفَ كانَ ...) باشد، و اين وجه خوبى است همانطور كه ديگران‌[2] نيز گفته‌اند.

(إِنَّا أَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ رِيحاً صَرْصَراً فِي يَوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ) اين جمله بيان همان مطلبى است كه در جمله قبلى از آن استفهام مى‌كرد و مى‌فرمود: پس عذاب من چگونه بود؟ . و كلمه صرصر - به طورى كه در مجمع البيان آمده‌[3]- به معناى باد سخت و تند است، و كلمه نحس - به فتحه نون و سكون حاء- مانند كلمه نحوست مصدر و به معناى شوم است، و كلمه مستمر صفتى است براى نحس، و معناى فرستادن باد در روزى نحس مستمر اين است كه خداى تعالى آن باد را در روزى فرستاد كه نسبت به ايشان نحس و شوم بود، و نحوستش مستمر بود، چون ديگر اميد خير و نجاتى‌


[1] مفردات راغب، ماده ذكر .

[2] روح المعانى، ج 27، ص 84.

[3] مجمع البيان، ج 9، ص 188.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 19  صفحه : 114
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست