نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 83
سبحان آن را
به تدريج بر رسول خدا 6 نازل كرد، تا مردم با پذيرفتن قسمتهاى اول آن آماده شوند
براى پذيرفتن قسمتهاى بعدى. و در اين باره فرموده:(وَ قُرْآناً فَرَقْناهُ لِتَقْرَأَهُ
عَلَى النَّاسِ عَلى مُكْثٍ)[1].
و
همچنين اين سنت را در معارف عاليهاى كه در باطن معارف ظاهرى و ساده دين نهفته
جارى ساخته است، به همين نحو كه گفتيم آنها را در باطن اينها قرار داده، چون اگر
همه آنها را مانند اينها بى پرده بيان مىكرد، عموم مردم طاقت تحملش را نمىداشتند
و فهم آنان از دركش عاجز مىماند، و بدين جهت آنها را در باطن معارف ساده قرار داد
تا افراد انگشتشمارى كه استعداد درك آنها را دارند، درك كنند. و هر دو سنخ معارف
را در قالبى از الفاظ درآورده كه هر كس به قدر فهم و ظرفيتش از آن الفاظ استفاده
مىكند، هم چنان كه خداى تعالى اين معارف را كه در قرآن كريم است به بارانى مثل
زده كه از آسمان مىريزد، و دلهاى مردم را به زمينهاى مختلف مثل زده كه هر يك به
قدر ظرفيت خود از آن استفاده مىكند(أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ
ماءً فَسالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِها)[2].
و
همچنين احكام و تكاليف شرعى را يكسان بر همه مردم تحميل نكرد، چون اگر مىكرد بعضى
از مردم تاب تحملش را نمىداشتند، و به همين جهت آنها را به مقتضاى ابتلاآتى كه هر
فردى از افراد دارد تقسيم كرد تا هر كس به تكليفى كه متوجه خود او است عمل كند.
پس
روزى دادن از معارف و شرايع هم از هر جهت كه فرض شود عينا مانند روزى دادن از مال
و اولاد است كه بين مردم تقسيم، و بر حسب حال فرد فرد آنان و به مقتضاى صلاح ايشان
تقسيم شده است.
(وَ هُوَ الَّذِي يُنَزِّلُ الْغَيْثَ مِنْ بَعْدِ ما قَنَطُوا وَ يَنْشُرُ
رَحْمَتَهُ وَ هُوَ الْوَلِيُّ الْحَمِيدُ) كلمه
قنوط به معناى نوميدى، و كلمه غيث به معناى باران است. در مجمع
البيان مىگويد: غيث به معناى باران به موقع است كه آمدنش نافع است،
به خلاف كلمه مطر كه هم به چنان بارانى اطلاق مىشود و هم به باران
زيان بخش، كه در غير موقع خودش ببارد[3]. و
نشر رحمت به معناى منتشر كردن نعمت در بين مردم است، به اين صورت
[1] و قرآنى كه آن را قطعه قطعه كرديم تا به تدريج آن را بر مردم
بخوانى. سوره اسرى، آيه 106.
[2] خدا از آسمان آبى نازل كرد كه در هر روزى به قدر وسعت و
ظرفيتش سيل آب جارى شد.