نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 62
معنا چنين
مىشود: بگو من از شما هيچ مزدى نمىخواهم و ليكن مودت قربى را مىخواهم) خوب دقت
بفرماييد.
بعضى[1]
هم گفتهاند: مراد از مودت نسبت به قربى همان معنايى است كه از بيشتر مفسرين نقل
كرديم، اما خطاب در آن به قريش نيست، بلكه به انصار است. آن گاه گفتهاند:
انصار
مالى براى آن حضرت آوردند تا به مصارف شخصى خود برساند، در اينجا آيه مورد بحث
نازل شد، و رسول خدا 6 آن مال را رد كرد، و چون رسول خدا 6 در بين انصار
خويشاوندانى از ناحيه سلمى دختر زيد نجاريه، و از جهت مادرش آمنه- بطورى كه
گفتهاند- داشت، لذا در آيه خطاب به انصار كرد، كه من از شما مزد نمىخواهم تنها
مزدم اين باشد كه با خويشاوندان من كه در بين شمايند مودت كنيد.
اين
تفسير نيز صحيح نيست، براى اينكه دوستى و علاقه انصار نسبت به رسول خدا 6 به حدى
شديد بود كه ديگر حاجت به سفارش نداشت، و احدى در آن شك و ترديد ندارد. چگونه ممكن
است به انصار كه از آن جناب وقتى كه در مكه بود تقاضا كردند كه به سرزمينشان
مهاجرت فرمايد، و در مدينه او را منزل دادند، و جانها و اموال و فرزندان خود را
فداى او كرده، و در ياريش منتهاى درجه كوشش را مبذول داشتند، و حتى به كسانى هم كه
از اهل مكه با آن جناب به مدينه آمده بودند احسان نمودند، و خداى سبحان در آيه(وَ الَّذِينَ تَبَوَّؤُا الدَّارَ وَ الْإِيمانَ مِنْ قَبْلِهِمْ يُحِبُّونَ مَنْ
هاجَرَ إِلَيْهِمْ وَ لا يَجِدُونَ فِي صُدُورِهِمْ حاجَةً مِمَّا أُوتُوا وَ
يُؤْثِرُونَ عَلى أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ كانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ)[2]
ايشان را ستوده و همه مىدانيم كه دوستى انصار با مهاجرين آن هم به اين حد از
دوستى تنها به خاطر رسول خدا 6 بود آن گاه بفرمايد: من از شما مزدى نمىخواهم
مگر مودت به خويشاوندم را.
و
وقتى پايه علاقه و محبت انصار نسبت به آن جناب به اين حد است، ديگر چه معنا دارد
كه خداى سبحان مامورش كند كه از ايشان بخواهد نسبت به خويشاوندان مادريش كه يك
خويشاوندى بسيار دور است مودت بورزند؟
علاوه
بر اينكه عرب چندان اعتنايى به خويشاوندان مادرى يعنى خويشاوندان زنان خود ندارند،
اين عرب است كه مىگويد: